فهرست محتوا

گریه از گلو

اشك رابطه ى مستقيمى با گلوى انسان دارد. به اعتقاد من پزشكان خوب بررسى نكرده اند وگرنه مركز فرماندهى اشك در گلوى انسان است. هرگاه را گلوى آدمى گرفته شد اشك انسان ناخودآگاه جارى مى شود. همان گونه كه چيزى در گلو مى پرد و راه گلو را مى بندد. قدرت دلتنگى اى كه راه گلو را مى گيرد، از حبه قندى كه در گلو مى پرد بيشتر است. چه اگر چيزى در گلو بپرد ممكن است يكي دو قطره اشك در چشم برويد اما وقتى بغض را گلو را گرفت پهناى صورت انسان را اشك فرا مى گيرد. و بغض رابطه ى دقيقى با دلتنگى دارد. دلتنگى يك حالتى است...

عادتهای فراموش نشدنی زندگی در نظامهای فاشیستی

دو زن رو به رويم در مترو نشسته اند. چون بيرون بودند يكى شان احتمالا به دليل سرما، شال اش را روى موهايش كشيده بود. رفتارش كمى هم سرخوش نشان مى داد. ناگهان ميان «كژ شدن و مژ شدن »هايش، شال اش را از روى موهايش برداشت. من براى يك لحظه اين ور و اون ور را پاييدم، كه مأمورى بسيجى اى، چيزى نباشد كه برايشان مشكلى درست كند. همان يك لحظه بود و يادم آمد كه اينجا نيرويى وجود ندارد كه مواظب بدن و پوشش انسان و به ويژه بدن و پوشش زنان باشد. اما اين يادآورى ها خيلى سخت است كه هنوز بعد دوسال با من است. وقتى سوئد...

گاهی گلههای عزیزانت رو بشنو و قبول کن

گاهى وقت ها، وقتى يه دوستى، عزيزى، خانواده ات، همسرت، دوست پسرت، دوست دخترت، ازت گله مى كنه، دلگيريه كوچكى داره، بهت نق مى زنه، غُر مى زنه.. هى سعى نكن قانعش كنى كه داره اشتباه مى كنه، هى انواع مشكلات ريز و درشت زندگيت رو براش رديف نكن، هى كوتاهيهاى اون طرف رو بهش يادآورى نكن و بهش نگو ولى خودت هم اينجورى و اونجورى، كه مثلا راه گله ى اون رو ببندى و بهش بفهمونى كه تو اونقدرها بد نيستى و اونم اونقدرها خوب نيست. كمى سكوت کن . به گله هاش گوش كن و بعد خيلى آروم و از ته دل بهش بگو: باشه عزيزم. حق با...

دوسال از ورودم به آلمان گذشت

دوسال پيش در چنين ساعتى در شعر "تغيهر"(terier) آلمان ، دو تخت از اتاقى را براى شب اول اقامت به ما دادند. حالا بيست سپتامبر ٢٠١٢ است و از آن پرواز٥ساعته از هولير(اربيل) تا فرانكفورت، و سفر يك ساعت و خورده اى تا شهر مذكور، دو سال گذشت. حالا بعد دوسال تازه دارم احساس مى كنم آمده ام آلمان و يا اروپا. از امشب به بعد، «يادداشت هاى يك كورد زبان نفهم در آلمان »رو منتشر مى كنم. كه شرح زندگي و اتفاقات روي داده است.یادداشتهایی که همهاش منتظر بودم اول یادداشت های «بریده شدن با گیتوین» رو تمام کنم. اما آنها...

نام آن خیابانها

اولين بار كه تفاوت اسم خيابان ها را احساس كردم، زمانى بود كه براى اولين بار در سال٢٠٠٤، وارد كوردستان عراق شدم. تنها بودمو اولين تجربه ام بود. وقتى به سليمانى رسيدم، ديگر دير بود و ماشين ها از مسير اصلى به هولير، نمى رفتند و فقط ماشين هاى گذرى بودند، كه از جاده ى كركوك مى رفتند و افسر لب مرز كه راهنماييم كرده بود، گفته بود از جاده ى كركوك نرو، چون كركوك در اختيار حكومت كوردستان نيست، بنابراين امنيتش را نمى توانيم تضمين كنييم و ممكن است اتفاقى پيش بيايد. شب را در هتلى به نام زانكو(دانشگاه)،...

میکونوس،قارنا، قلاتان، صبرا شتیلا، آلنده، یازده سپتامبر...

مشکوک نیستم. توطئه هم نیست. فقط برام جالب بود. امسال در سالگرد یازدهی سپتامبر، بسیاری از دوستان به ویژه چپهای ضد لیبرال، فیلشان یاد، کودتا علیه آلنده در شیلی کرد و عدهای دیگر از دوستان این بار چپ و راست، و اصلاحطلب و سبز و ...در بیستمین سالگرد ترور رهبرن حزب دموکرات کوردستان ایران و آقای دهکردی عزیز، در رستوران میکونوس، به دست جمهوری اسلامی، فیلشان یاد قتل و عام صبرا و شتیلا در فلسطین کرد. همینجوری و کاملا اتفاقی. نه قابل انتقاد است و نه حتا مشکوک شدن. فیل است دیگر قبلنها یاد هندوستان میکرد...

سگهای در اندازهی شترخرپلنگ خرس

يكى نيست به اين آلمانى ها بگه مجيد جان دلبندم، اينى كه تو دستت گرفتى، خرسه، گاوه، اسبه، خره، ولى سگ نيست عزيزم سگ نيست خوب سگ يه اندازه اى داره، قد و قواره اى داره، دِ آخه يك گاوميش گرفتى دستت دلت خوشه سگ دارى؟! بهت انداختن به مولا:))

تفاوت ادبیات سلطهگر و ادبیات زیر سلطه

ادبیات سلطهگر و ادبیات زیر سلطه...سلطه رابطهی مستقیمی با قدرت دارد. قدرت سهم ویژهای از اقتدار را ایجاد میکند و هرسهی اینها در زبان  وادبیات تولید شده توسط آن  تاثیر گذار است.سلطه گر به سبب برخورداری از قدرت مقتدرانه و بی پروا و بی محابا سخن میگوید. نگران پذیرش و یاعدم پذیرش حرفهایش نیست. نگران منطبق بودن حرفهایش با اصول منطقی، عقلی، نقلی و یا نسبت حرفهایش با انسان و حقوقاش نیست. سلطهگر با ادبیاتی  اجرایی، تهدیدی، تحکمی و خبر دهنده و حکم دهنده حرف میزند.  نگران اقناع مخاطبش و...

اپوزیسیونی دارد این جمهوری اسلامی

از کشتار ۶۷ حرف نزنیم چون طرفداران موسوی و کروبی و بازماندگان امام راحل(به ویژه پاسدارزادگانی که امروز اصلاح طلب سیاسی و اقتصادی شدهاند) ناراحت میشوند. از حقوق زنان حرف نزنید زیرا زنان منتسب( سببی یا نسبی )به فعالان سیاسی از مذهبی و سکولار و از لیبرال و چپ « ویترین» فعالیت آقایانشان هستند. و باید به همان شکل ویترین بمانند. بهتر است مردان روشنفکر سیاسی تشخیص بدهند کدام حقوق در کدام شرایط برای خانمها لازم است.از کوردستان و آذربایجان و بلوچستان و کلا ستم ملیتی و قومیتی و دینی و مذهبی هم حرف نزنید...

از راهی که رفتی برنگرد

هميشه راه برگشت، طولانى تر، كسالت بارتر و بى هيجان تر است. از هيچ راهى بر نگرد. حتا اگر اشتباه رفتى. راه تاره اى دنياى جديدى و انسان بودن جديدى را آغاز كن... برنگرد راه رفته را...

صفحه‌ها

shahab sheikhi ©