دستش چسپیده بود به میلهی اتوبوس. ازدحام این همه مسافر در یک اتوبوس مدرن در یکی از پایتختهای معروف یک کشور معروف اروپایی، وی را یاد ازدحام معروف مسافران اتوبوس در سالهایی معروف زندگیاش که تنها برای خودش معروف بود میانداخت. سالهایی که نوجوانی پانزده ساله بود و در پایتخت معروف کشوری که همیشه به دلایلی معروف بوده است در صدر اخبار جهان قرار داشته است . به ویژه در تمامی طول سالهایی که می شود زندگی یک نسل. او از همین نسل بود و اتفاقا جزو گروهی از مردمان معروف همین کشور بود که شاید این کلمهی «...
فهرست محتوا
غربت سراب ابتر بیهودهای است برای مباررزه
امروز به روال برخی سالهای فعال خواندن اکثر مطبوعات و به ویژه مطبوعات پایگاه مخالف( همیشه آنها روزنامههایی را که ما در آن مینوشتیم مطبوعات پایگاه دشمن مینامیدند) سری زدم به کیهان ببینم در این شرایط ویژه رویکرد کیهان به چه شکلی است که مطالب این صفحهاش از جنبهای دیگر توجهم را جلب کرد. تقریبا نصفی از مطالب این صفحهی کیهان مطلب نویسندگان مثلا اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور است که در بسیاری از اوقات عینا نقل شده است. ضمن اینکه تاکید میکنم نباید گول این بازی بی اخلاق کیهان را بخوریم که از...
ما بخشي از لذت نوجوانى و جوانى مان را به شما بدهكاريم
به بهانه ى كنسرت داريوش و فرامرز اصلانى در شهر بن آلمانبراي نسل من يعنى نسلي كه هنوز كودكيش نيز تمام نشده بود، انقلابى در آن در گرفت كه به دليل غفلت عده اي و شهوت و قدرت عده اي ديگر، از همان آغاز به جنگ با هنر و سرودن و آواز و علاقه ى آدمى رفت، برخي نام ها همچنان اسطوره مي مانند، حتا اگر خود ما اسطوره شكنان بوديم. ميان اين نام ها و از آن نسل آواز و سرودن كه مجبور شدند جلاي وطني بي آواز و موسيقى كنند،كساني چون فرهاد، فريدون فروغي، گوگوش، داريوش اقبالي و فرامرز اصلاني آن هايى بودند كه ديگرگونه...
یک سال از ورود به آلمان گذشت
یک سال از ورود من به آلمان گذشت. پارسال دقیقا در همین ساعت یعنی حدود ساعت ۹ و نیم شب ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۰ وارد فرودگاه فرانکفورت آلمان شدیم. اولین سفر من به اروپا ، سفری که برای آن تدارکی ندیده بودم و مجموعه اتفاقاتی که هربار مرورشان هیچ نشان تازهای از خودشان به من نمیدهند و انگار همه چیز یک کلیپ سریع بوده بوده است. تنها تصویرهایی کوتاه و شاید هم گاه غیر منسجم که پشت سرهم تنها و تنها تدوین شدهاند و تنها نقطهی مشترک این تصاویر این است که شخصیت محوری آنها من بودهام و من در تمام این...
تجمل مطرود تنهایی...
بارها گفتهام غربت نه به جغرافیا است و نه به وطن. نه به زبان است و نه به بی زبانی. غربت به دنیای ذهنیاست که انسان در آن زندگی میکند و تعداد افرادی که ممکناست همچون تو باشند احتمالا در میانشان احساس غریبی نمیکنی. اما اگر تعداد این انسانها در محدوده ی ذهنی تو و یا در محدودهی دوستی تو نبودند. یعنی بدون شک احتمالا هستند کسان دیگری که اینچنین فکر کنند اما به احتمال قریب به باران و تنهایی دور از تواند و هنوز دست و زبان شما از هم کوتاه است. پس تو میمانی و غمگینی غربتی...