تا زمانی که فکر میکنیم،« تنها» رنج دیدهی جهان ما هستیم. تا زمانی که فکر میکنیم، « تنها» مورد ظلم قرار گرفتهی جهان ما هستیم. تازمانی که فکر میکنیم « تنها» راه مبارزه دانایی همان است که نزد ماست. تا زمانی که فکر میکنیم
«تنها» معشوق، جهان و یا تنها عاشق جهان ما هستیم و تا زمانی که فکر میکنیم « تنها» کسی که در عشق و رفاقت و دوستی مورد بی وفایی و خیانت و نارفیقی قرار گرفته است، ما و در واقع «من» هستم.
تا زمانی که فکر میکنیم« تنها» آدم خوب جهان من هستم. « تنها» من هستم که حتا براثر «خریت...
تاملات
شهاب نام به رویا رفتگان بی آواز
شهاب نام خوبی است. این را به رویا رفتگان دور بی آواز میدانند. راستش گاهی چنان تعصبی روی این « نام» دارم که گاه با بی رحمی شاید، گمان میکنم که برخی، شایسته نبود که نامشان « شهاب» باشد. یا میگویم کاش نام دیگری داشت آسودهتر بود این آدم. از دید من آدمی مسئول تمامی هویت خویش است. حتا هویتی که به اجبار به وی داده شده است. اجبار اتفاق که پدران و مادران ما گاه نامی را برای ما انتخاب کردهاند. برای همین معتقد به عوض کردن اسم توسط آدمی هستم. گاهی برخی اتفاقهای اجباری قرار نیست تا ابد ادامه یابد. شهاب...
لذتهای کوچک حواشی پنهان و دلچسپ زندگی
لذت بعضى مسائل، به حواشى پنهان و دلچسپ آن است. اگر چه به گفته ى مولانا مقصود از كاشت گندم كاه نيست، اما گندم كه كاشتى، كاه نيز به دست مى آيد. اما با اين همه باز برخى مسائل حواشى دلچسپ آن است كه شيرينش مى كند. براى همگان لذت دانشگاه در آن دوستى ها، بحث هاى حياط و كريدورها و بعد كلاس ها و فعاليت هاى سياسى و صنفى و اعتراض ها و سوتى هاي خودمان و اساتيد و همكلاسى هايمان و.. از خود اصل فعاليت درس خواندن كه كلى هم پُز رشته و مدركمان را مى داديم، بيشتر بوده است. لذت كتابخانه رفتن همان فضولى كردن...
مفهوم حقیقی مرگ
از مدرسه فرار کردن راحتترین کار ممکن بود. اما اصلیترین فرار من منجر به دیدن جنازهای شد که اولین تصویر من از مفهوم مرگ بود.توی مدرسه خبر پیچید که «پیدایش کردند»...« ظاهرا قراره توی مسجد بشورندش»....زنگ تفریح بود و فکر کنم معلممان اسمش خانم راستی بود.از مدرسه فرار کردم. من بهترین فرار کننده از مدرسه بودم وقتی که همیشه شاگرد اول مدرسه و گاهی شاگرد اول شهرمان بودم. نمیدانم یادم نیست قطعا شعور آنچنانی هم نداشتهام که چیزی را تجزیه و تحلیل کنم تا به نتیجهای برسم که مدرسه برای دیدناش ترک کنم. ...
بانوی اردیبهشت
این مطلب ابتدا در سایت تحلیلی خبری ان اس اس روژ در این لینک منتشر شده استدر اردیبهشت سال ۲٠۰۴ ، خبر نامزد شدن”ليلا زانا“ پارلمانتار كُرد پارلمان تركيه برای دریافت جایزه صلح نوبل منتشر شد؛ لیلایی كه آن زمان نزديك به 10 سال از عمرش را آن هم به خاطر تأكيد بر كُرد بودن خويش و دفاع از حقوق ملتاش در پارلمان ترکیه در زندان به سر برده بود، پارلمانی که اعتراف به "ملت بزرگ ترك" بخشى از سوگندنامه بود و هست.تصویر لیلا زنا در پارلمان ترکیه در سال ۱۹۹۱ و ۲۰۱۵نوشته شدن نام لیلا زانا بر تارک لیست ۳۰ نفرهی...
تجاوز: حمله به قبیله تنهایی آدمی
این مطلب ابتدا در رادیو زمانه در این لینک منتشر شده است
مورد تجاوز قرار گرفتن، موضوعی فراموش شدنی نیست. واقعیت دردناکی است که حتی بازگو کردن آن و در موردش حرف زدن به قصد درمان، تا مدتها آدم را دچار روانپریشی دوباره و ویرانگریهای شخصی میکند. تجاوز دقیقا به قصد ویرانکاری و ویرانه افکنی در هویت دیگری مقابل است. تجاوز یعنی از بین بردن مالکیت، و توان احساس تملک به خویشتن، تجاوز یعنی قصد به تسخیر در آوردن دیگری…تجاوز، ویران کردن هویت یکسانساز آدم با «خودبودگی» اش است.
کسی که...
مردی که « پرده» را نمیفهمید ...
نوجون که بودم. معمولا گفته میشد که « فلان دختر، پردهاش پاره شده است. خب این گفتن هم همراه بود با یک آه و حسرت و یا یک نگاه و گفتار مبنی بر تباه شدن آن عضوی که پردهاش پاره شده یا حتا خود آن انسان... حتما میدانید که چطوری می گفتن هی! وای ! شنیدی فلانی پرده اش پاره شده...!؟ .من خیلی هم چشم و گوش بسته نبودم.... اما همیشه تصورم این بود پردهی واژن .. هم چیزی است مثل پردهی گوش... پردهی چشم و این جور چیزها بود... بنابراین در باور من، همانظور که پاره شدن پردهی گوش منجر به «کر شدن» و پاره شدن «چشم»...
تنها خاصیت توافق هستهای
توافق هستهای برای من و از دیدگاه من نه تنها احتمالا منجر به باز شدن فضای سیاسی داخلی نمیشود، بلکه تجربه نشان داده است معمولا هر وقت جمهوری اسلامی با غرب در تعامل بوده است. سرکوب داخلی، ترورهای بینالمللی، سانسور تحدید فضای اجتماعی و تهدید فضای فرهنگی را به دنبال داشته است. توافق هستهای نه تنها برای من و فکر کنم برای کمترین آدم عاقلی حاوی آزادیهای بیشتر برای زنان، آزادیها مذهبی، همجنسگرایان، ملیتها و قومیتها نخواهد بود. نه تنها فشار بر زندانیان سیاسی و عقیدتی را کم نخواهد کرد. بلکه حتا ...
غریبانگی یک دست لباس کوردی
یک دست لباس کوردی حداقل چیزی است که از این هویت همیشه آواره، همراه خودت داری. اگر یک دست کامل هم نه، حداقل یک شال. یک روسری . یک عمامه چیزی از این کورد بودن رو با خودت داری فرقی نمی کند تهران باشی یا بغداد ، برلین یا پاریس. ... هرجا مراسمی جشنی عزایی مصاحبه ای کوفتی زهرماری نوشی یا نوشانوشی باشد، به تن می پوشی و راه می افتی. کورد بودن برای تو در زمان هایی که لباس کوردی ات را میپوشی معنی نمی دهد کورد بودن ات دقیقا در تمامی زمان هایی که لباس را به تن نداری و همه اش به دنبال روز...
لخت شدن در غیاب فردیت - در باب برهنه شدن گاه و بی گاه شخصیتهای هنری ایرانی
این مطلب ابتدا در بی بی سی فارسی منتشر شده است.برخلاف نظر عدهای که می گویند لخت شدن مسئله کنونی جامعه ما نیست، به نظر نگارنده این متن می توان گفت که یکی از مهمترین مسائل آن است. اینکه هرکسی در هر گوشهای از دنیا، از ماجده علیای مصری گرفته تا گروه فمن، از گلشیفته فراهانی تا شاهین نجفی، لخت میشود همه واکنش نشان می دهند و چیزی درباره آن می نویسند، حرفی می زنند و واکنشی مثبت یا منفی نشان می دهند، گویای این است این «لخت شدن»، چقدر برای مردم مهم است.تصویری از مایلی سایروس که در ویدیوکلیپ Wrecking...