تاملات

تكثير بهينهي علي آبادي

 انتخاب انتصاب وار  مهندس علی آبادی به ریاست کمیته ی ملی المپیک از آن دست اتفاقاتی است که نوشتن در باره ی آن سهل و ممتنع است.بعد از ارسوايي بينالمللي که رییس سازمان ورزش به خاطر لجبازی های شخصی اش با رییس فدراسیون فوتبال لجباز تر از خودش در آورد و فوتبال ایران را به تعلیق کشاند و بعد از افتضاح نتیجه گیری کاروان ورزشی ایران در المپیک پکن، که شخص علی آبادی هزار و یک وعده داده بود. اینکه رییس سازمان ورزشی که یکی از مسولان ارشد و مستقیم چنین آبروریزی است بیاید و با توجه به جواب نامه...

استبداد آموزشی

مردی وارد دفتر معلمان در مدرسه شد و گفت من قلیچ خانی هستم و آمدم از وضع درسی و اخلاقی فرزندم باخبر شوم. کلاس سوم... درس ميخواند.......مردی وارد دفتر معلمان در مدرسه شد و گفت من قلیچ خانی هستم و آمدم از وضع درسی و اخلاقی فرزندم باخبر شوم. کلاس سوم... درس ميخواندمن نام خانوادگی این دانش آموز برای ام آشنا بود.ضمن این که پدر آن دانشآموز با یکی از همکاران صحبت می کرد هم به این فکر می کردم که پدری که در همین یک ماه اول بیاید مدرسه و وضعیت آموزشی فرزندان اش را بررسی کند بدون شک جرو والدین دلسوز و...

وبلگ رسانهاي تاثيرگذار

مطلبي كه ميخوانيد براي اثبات اهميت وبلاگ نويسي و كثرت و قدرت پوشش مخاطب در اينعرصه ي مجازي ميباشد و اگر به وبلاگ خودم اشارهكردهام به اين دليل بوده كه آمارهاي وبلاگ خودم به طور كامل در دسترسام بوده و قابل استناد بودهاست نه هيچ دليل ديگري. باشد كه نويسندگان توانا و حتا جوان به نوشتن ترغيب و تشويق شوند آنهم در زمانهاي كه مطبوعات در محاق به سر مي برند و نيروهاي اهريمني بسياري ما را از نوشتن آنچه ميانديشيم باز ميدارند.مطلب را در ادامه ی مطلب بخوانید.......... گذشتن از مرز 1000 نفر...

سفر اجباري دوباره به شهرستان و بي خبري وبلاگ من

باز هم این آخر هفته به دلایلی مجبور به سفر به شهرستان شدم و آز آن جا که در خانه ی پدری  به هیچ گونه وسیله ی ارتباطاتی جز موبایل خودم دسترسی ندارم و حوصله ی به کافی نت رفتن و نشستن پشت میزهای آن جا را ندارم بنابر این از مدیرت وبلاگم در اين مدت ناتوان بودم و در این مدت هم خبرها و وقایعی روی داد که قابل تامل بودخبرهایی چون ................باز هم این آخر هفته به دلایلی مجبور به سفر به شهرستان شدم و آز آن جا که در خانه ی پدری  به هیچ گونه وسیله ی ارتباطاتی جز موبایل خودم دسترسی...

دوم اول(معلمی شغلی مفتضح و مقدس)

امسال اولين روز آغاز مدارس در دومين روز مهر ماه اتفاق افتاد و من معلمم .من برخلاف اكثريت كساني كه از اينجا رانده و از آنجا مانده معلمي را با علم و آگاهي كاملي كه در حد مقدور ان زمان، انتخاب كردهام و تا اكنون از انتخابام به عنوان راه پشيمان نشدهام اگرچه به عنوان شغل و درآمد و پايگاه اجتماعي  و انگيزههاي شغلي و..هر آن ميتوان از آن متنفر بود.اگر چه امروزه معلمي از ديد قاطبهي آحاد ملت محترم و هميشه در صحنه ي ايران به شدت مقدس به شدت اسلامي نه تنها رنگ و بويي از قداست و جايگاه انبيا و اوليا و...

قفس را بسوزان رها كن پرندگان را

  براي اداي احترام به زندانيان كورد كه در اعتصاب غذا به سر ميبرند       چند سال پيش پس از اتمام انتخابات رياست جمهوري نهم كه در نهايت به راي آوردن آقاي احمدي نژاد انجاميد. اتفاقي كه توجه يكي از دوستانم را جلب كرده بود تحريم به تمام معناي انتخابات در مناطق كرد نشين و به ويژه در استان كردستان و شهرهاي كردي استان آذربايجان غربي بود. اين دوست من كه خودش كرد نبود اما تا حدي آگاهي مناسبي از وضعيت و باورهاي سياسي كردها داشت وقتي آمار مشاركت مردم كرد رو در انتخابات خوانده...

پرسه در ميدان مين

تمام اين سالها دوستان و مخاطبان زيادي هميشهاين گله  و لطف را از من وبه من داشتند كه چرا وبلاگ يا وبسايتي باز نميكنم و در آن به نشر نوشتهها و افكار خويش نميپردازم؟ يا استدلال ميكردند فايدهي ديگرش اين است كه مي توانيم به مطالبي كه پراكنده اين سو و آن سو چاپ مي كني دسترسي داشته باشيم. و..راستش نميدانم دقيقاً اين دوستان را چگونه قانع ميكردم. ولي حقيتا يكي از دلايل اش برخوردهايي بود كه در اين سالها با وبلاگ نويسان كرده بودند. آن همه زندان و حكم و بازجويي و.... تنها به جرم داشتن يك دفتر خاطرات...

نوشتن اوج ناامیدی

گشودن وبلاگ در اين عصر رسانهاي، امري آسان و طبيعي  و گاه شايد اجباري مي نمايد. آن هم در سر زميني كه انگار نوشتن از ديرباز گناهي نابخشودني و به اتفاق ناديده انگاشته شده تا در زمان معهود با نوشته و نويسنده آن كنند كه ميكنند. از آنجا كه ديگر رسانههاي نوشتاري معمولا يا به  توقيف حاكمان در ميآيند و يا به محاق خود سانسوري و يا زير بار سنگيني هزينه كمر خم ميكنند. به همين دليل است كه همهي آنهايي كه اهل نوشتناند حداقل به اندازهي تعداد سالهاي عمرشان نشريههاي توقيف شده در خاطر دارند.نگارنده خود...

صفحه‌ها

shahab sheikhi ©