بیست سال پیش در چنین روزی (13جولای 1989برابر با 22تیرماه1368)دکتر عبدالرحمن قاسملو و یاران اش برای حل مسئله ی کوردستان و به دعوت جمهوری اسلامی در وین پایتخت اتریش، به پای میز مذاکره دعوت شدند. مذاکره ای که هرگز نه انجام گرفت و نه به سرانجام رسید. زیرا چند نفر مسلح به جلسه ای که قرار بود غیر مسلح باشند ریختند و به فجیع ترین شیوه دکتر قاسملو و همراهان اش را ترور کردند و با این کار برگ خونین دیگری به تاریخ مبارزان راه آزادی افزودند. آن ها که برای آزادی شان ارزش قایل اند و برای آزادی مردمانی از هر...
تاملات
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیافزود
درست از غروب تلخ ۲۲خرداد ماه و شاید بتوان گفت از عصر ۲۲خرداد ماه٬ که با تماس هایی که با برخی از دوستان که ناظرین صندوق رای ستادهای آقای موسوی و کروبی بودند٬ داشتم و حرف های شان بوی اتفاقاتی غریب می داد٬ دستم از نوشتن باز ماند. دیگر ناباورانه و گرچه می دانستیم قرار است چه اتفاقی بیافتد نشسته بودیم پای تلفن و خبر و سایت و... تا ساعت ۱۴روز۲۳خرداد که دیگر آب پاکی ریختند روی دستمان که هیچ٬ روی سرو صورت و هیکل و فکر و روح و همه ی ایده های نیم بندمان برای تغییرات نیم بند وآروزی اصلاح و...همان....۱-...
جان دادن برای"برداشت"
.....4_ آن چه باعث نوشتن این یادداشت شد. این بود که اتفاقاتی که در این مدت بعد از اعلام نتایج انتخابات روی داد.جدای از هر نوع نگاه دیگری این نکته را در بر داشت که مردمی که تا پای جان و به معنای واقعی تا پای جان در مقابل باتوم و چماق و شوک الکتریکی و گلوله و گاز فسفر و اشک و آور فلفل و... ایستادند، مردمی بودند که برداشت شان و احساس شان این بود که نتیجه ی رای آن ها این نیست که اعلام شده است. صادقانه و خالصانه به عنوان کسی که از روز اول شاهد شکل گیری اولین تجمع مردمی در نزدیکی خانه مان بودم شهادت...
زنجیره ی انسانی یا زنجیره ی نظامی(کودکان در خیابان چه می کنند)
امروز بعد از ظهر خیلی دیر شنیدم که قراره یک بار دیگر مردم تهران از تجریش تا ولی عصر زنجیره ی انسانی تشکیل بدهند. اما وقتی به خیابان رفتم دیدم که در واقع نیوهای انتظامی، یگان ویژه، بسیج، سپاه ، لباس شخصی و... مبادرت به تشکیل چنین زنجیره ای کرده اند ودر تمام طول خیابان حضور داشتند. بی وقفه یاد آن روزی افتادم که طرفداران موسوی چنین برنامه ای را به راه انداختند و تعجب اولیه ام به هنگام دیدن آن جمعیت این بود که واقعا این مملکت پلیس ندارد؟ واقعا نیروی انتظامی من حیث المجموع رفته اند زاهدان...
تشکر و عذرخواهی
صمیمانه و خالصانه از این که در این مدت از سوی شما دوستان مورد لطف قرار گرفته ام، سپاسگزارم.این حادثه ی ناگهانی و اندوه بار برای من با لطف و صممیت شما آرام تر بر من می گذرد.از همه ی دوستانی که در این مدت با تلفن، اس.ام.اس، ای میل و یا با کامنت هایی که در وبلاگ یا صفحه ی فیس بوک برای من گذاشتند، با من و اندوهم همراهی کردند، صممیانه تشکر می کنم.از سوی دیگر ظاهرا چون من خبر را در آخرین ساعات شب دریافت کرده بودم و مجبور شدم 6 صبح به سمت شهرستان حرکت و کنم و از آن جا که مراسم خاکسپاری و ختم در روستا...
و اسب یادت هست عمو جان
در این بحبوحه و هنگامه ی خبر های انتخاباتی. در روزی که به دلجویی خانواده ی دوستان زندانی مان رفته بودیم. در تنهایی هیمشگی و عمیقی که از آه خسته ی یک اسب و از پک سیگار عمر فرسوده ی پنجره پوش ِشاعری سیاسی نویس شده، در وا نفس های این شب شیاد در دقایق بامدادی این روز.. خبر تلخ است و تلخ ترم می کند.سلام شهاب! ببخشید باید خبر بدی به تو بگویم..اولین تصویری که به ذهنم می آید چهره ی مردی است که نمی دانم چرا من 7 سال پیش در وصیت نامه ام نوشته بودم که «صورتت بغض غریب و ناشناس یک پشیمانی است». عجیب...
بی لباسی پادشاه و اصلاح طلب بودن میر حسین
منتشر شده در:روز آنلاین 1- در همان زمانی که تازه سید محمد خاتمی کاندیدای ریاست جمهوری انتخابات سال 1376 شده بود، مردم کردستان که تقریبا اکثر ادوار انتخابات را تحریم کرده و تنها در انتخابات ششم در اعتراض به سیاست های هاشمی رفسنجانی رای به احمد توکلی ناشناس در مقابل همه ی کبکبه و دبدبه ی هاشمی رفسنجانی داده بودند، دیگر آن چنان در قید شرکت در انتخابات نبودند. اما آمدن سید محمد خاتمی و طرح شعار های آن چنانی قضیه را متفاوت کرد.این بود که بحث ها بین جمع جوان آن روزگار ما که خیلی هم ادعای...
چشم های او(با ضمیر مونث) نترسیده بود اما رنجیده بود.
و با ضمیر مونث آمده بود. از زندان آمده بود. تنهایی بی بغض اش را در قامت بلند اش هنوز با خود تنها نگذاشته بود.سهمی از مادرش انگار در گیسوان و شانه های اش بود. و چشم های اش جای مشخصی را نگاه نمی کرد. نمی توانستیم روی جشم های اش متمرکز شویم تا خطی سطری و یا حروفی گنگ حتا از آن بخوانیم. بوی بازجویی و سخنان بی ربط و باربط می داد. بوی نای زندان و تنهایی نیلوفر گونه ی بغضی که انگار در نیامده که حتا بگرید. بوی پرسش همیشگی"چرا؟" می داد. مادرش دور از او نشسته بود و چقدر نزدیک او بود. لاغر شده بود اما نه...
تقويم تبعيض(پاس داشت روز کارگر)
منتشر شده در: کمیته گزراش گران حقوق بشرامروز یازدهم ارديبهشت ماه مقارن با يكم ماه می(مه)، روزي است كه در آن “كارگران جهان“ حداقل براي يك روز هم كه شده، به روياي كارل ماركس جامهي عمل ميپوشانند و «متحد» ميشوند.در جهان امروز ديگر از آن گروهي كه كارل ماركس آنها را طبقهي ويژهاي به نام «پرولتاريا» ميناميد، خبري نيست. طبقهاي كه بنا به باور وي پس از افول فئوداليسم و با ظهور جامعهي صنعتي، در مقابل طبقهي رشد يافتهي بورژوازي قرار گرفتهاند، گروهي كه از حداقل معيشت، نازلترين سطح دريافت درآمد، آن هم نه به...
اعتقادات مذهبی شهروندان و بی حرمتی حاکمیت مدعی مذهب به آن ها
برای مریم مالکما در جامعه ای زندگی می کنیم که به قول دکتر سروش:«دینی بودن جامعه٬ یک" است"است. نه یک باید».ما در جامعه ای زندگی می کنیم که حکومتش ادعا دارد که اسلامی ترین حکومت دنیا است و می خواهد «ام القرای جهان اسلام» باشد. ما در جامعه ای زندگی می کنیم که نام انقلاب اش را اسلامی نهاده اند و بر این ادعا هستند که انقلاب آن علیه بی توجهی ها و اباحه گری های حکومت قبلی نسبت به دین، از سوی«مردم» صورت گرفته است. ما در جامعه ای زندگی کردیم که دربان دانشگاه را به دلیل «متعهد» بودن به «دین» و اررزش...