فهرست محتوا

مرگ

نزدیک تر بیا مرگ ! خواهر خوباز هم آغوشی من و تو طفل حرامی جز جهنم زاده نخواهد شد نزدیک تربیا......

کسوف؟؟

تو کودکی شرور ومن پیر مردی دورتونه نشسته در چادر ماه ومن دراز کشیده در تاق ِ آفتاب نزدیکتر اگر میآمدیکسوف می شد واز تابیدن بر این جهان بیهودهراحت می شدم.۲۸بهمن ۱۳۸۷

اگر

تو کودکی شرور ومن پیرمردی دورتو ننشسته در چادر ماه ومن دراز کشیده بر تاق آفتاباگر نزدیک تر می آمدیکسوف می شد واز تابیدنبر این جهان بیهودهراحت می شدم

ده دقیقه مانده به ساعت چهار

برای سمینار تفنگ که دعوتم نکرده ایداین همه به پیشواز گام هایمگل نرگس می شکنید!¤دیروز از کتاب خانه ی بی کتاب خوان امیادداشت های گیسوان زنیبر خود نویس من قرمز  رویید¤من ِ از اسب و  تا دریاکه تا تو.. تا کوچه های کویرکدام گلوله به انتهای ردِ این نگاهشلیک..¤از تشریف فرمایی روزنامه های روزانه                              ـ کنار دکه های که همیشه...

عاشقانههاي يك چاقو كش برای خانم دست برفی - قسمت اول

نامههاي عاشقانهي يك چاقوكش به خانم دست برفي۱-برق دندان های شماخانم دست برفی!روی لبه ی چاقوی مرا هم کم کرده استچشم نبند برمنضامن این چاقو به پلک شما بسته استچاقو در قلبم فرو می رود۲-گیسوانت راکه به مهمانی غریبه ها بردیبر مزرعه ی سوخته ی این پیر مرداز پنجره ی اتوبوس همبادنخواهد وزید۳-من مردی جنوبی در جاده های به رنگ برف دستان تویخ زدماز خودت بپرسنشانی دست هایت رادر کدام سفر شمالبرای مرد دیگریجا گذاشته ای؟۴-ما گناهکاران ازلی بودیمتو از درخت خوردیمن از سیباز تو۵-هنوز نمی دانمدلیل وجودیِ...

شعر- سی سالگی

  این شعر برای تولد 30سالگی و سال های دهه ی 30 عمرهیچ کەس نە سڵاو نە بای بایلە سی ساڵەیی من ناکات!پشت لەخۆرەتاورولەو جادانەی سیمام لە ئاوێنەکانی جەحانم دابڵاو دەبێتەوەئێرە نیشتمانی من نەبوو... شعر و ترجمه ی فارسی آن را در ادامه ی مطلب بخوانیدهیچ کەس نە سڵاو نە بای بایلە سی ساڵەیی من ناکات! پشت لەخۆرەتاورولەو جادانەی سیمام لە ئاوێنەکانی جەحانم دابڵاو دەبێتەوەئێرە نیشتمانی من نەبوو... جهان زبڵدانی خولیاکان و خەونەکانی مرڤەچوار مانگەزبڵدانی ئەم پیاوەتەنیاچەن نامەی نیوە نوسراووچەن...

جغرافیای گم شده

ترجمه ی دو شعر کوردی از ۲۰ سالگی یک شاعر پیر ۱-مرگ ناگهانی شاعر شاعریدر سرزمین من یک هو و ناگهانجانش را از دست داد!جیب های اش را گشتندسه شعر:شعری برای دلدارششعری برای سرزمین اشسوم شعرشبرای آزادی ۲- جغرافیای گم شدهیک کلاس درسدانش آموزان اش از تمام ملت های دنیادر این کلاس اتفاق غریبی روی دادهمه ی دانش آموزان کتاب تاریخ شان را گم کرده بودنددانش آموز سرزمین من اماجغرافیای اش را گم کرده بود!سروده شده در سال۷۴پی نوشت:۱-برخی از دوستان در این فاصله پرسیده اند که این شاعر...

Ice pack

 تمام این سیاره را آب گرفتهحالا برای نفس کشیدندنبال«زمین» بگرد«قورباغه ی مأیوس»  پی نوشت:همیشه این آرم فروشگاه های آیس پک را می دیدم سر در نمی آوردم که «آیس پک» چه ربطی به قورباغه ی مایوس دارد. من که زبان انگلیسی را با شرم ساری تمام در حد I is a windowمی دانم اما می دانستم بالاخره «آیس پک»نهایتش یعنی بسته ی یخی. ولی چیزی که توجه مرا جلب می کرد یاس و تنهایی آن قورباغه در گوشه ی آن تبلوی تبلیغاتی بود. این شعر را هم نوشتم. آخرش یک بار رفتم از یکی از مدیران این نمایشگاه ها پرسیدم که...

چند شعر اس.ام.اسی۱-دلتنگی تنها سرزمینی است که مرز نداردو پادشاه اش عاشق شوریده ای استنه قصد کشور گشایی دارد نه لحظه ای از سرزمین اش را به کسی خواهد داد.۱- دلتنگی تنها سرزمینی است که مرز نداردو پادشاه اش عاشق شوریده ای استنه قصد کشور گشایی دارد نه لحظه ای از سرزمین اش را به کسی خواهد داد.۲-تا به خانه ی تو بیایم هر روزسفر روزانه ی  من با آفتاب همراه استمی رسم پایان سفر است.آفتاب پشت خانه ی شما غروب می کند۳-من و این آسمان ژولیدهمیان تکه ابرهایی آویزان از روح امدر ایستگاه تاکسی های که نمی...

خطاب به زن

«تو دیر رسیده ای»*من هیچ گاه نخواهم رسیدسیبی را که جدمجرات خوردن اش رااز «زن»اش گرفتپیش از هردوی آن هابلعیده اماین گونهاز ازل تا به امروزدر برزخ رحمت و لعنت خداونداز حلق خویش آویزان امبهار۸۵=================*شروع این شعر را از شعر دوست گرامی و شاعرم«خانم ناهید عرجونی» گرفته ام.هرچند شعرش یادم نیست ولی به یاد دارم شعری با این شروع داشتمطالب مرتبط: 13سطر از نبودن ات     پنجمین راه چهارراه     باد و بامداد -   صبح     دختر...

صفحه‌ها

shahab sheikhi ©