تقويم تبعيض(پاس داشت روز کارگر)
منتشر شده در: کمیته گزراش گران حقوق بشر
امروز یازدهم ارديبهشت ماه مقارن با يكم ماه می(مه)، روزي است كه در آن “كارگران جهان“ حداقل براي يك روز هم كه شده، به روياي كارل ماركس جامهي عمل ميپوشانند و «متحد» ميشوند.در جهان امروز ديگر از آن گروهي كه كارل ماركس آنها را طبقهي ويژهاي به نام «پرولتاريا» ميناميد، خبري نيست. طبقهاي كه بنا به باور وي پس از افول فئوداليسم و با ظهور جامعهي صنعتي، در مقابل طبقهي رشد يافتهي بورژوازي قرار گرفتهاند، گروهي كه از حداقل معيشت، نازلترين سطح دريافت درآمد، آن هم نه به صورت مستقيم كه حاصل «كار» خويش را بتوانند در اختيار داشته باشند، بلكه جهان صنعتي و خواستههاي فربه شدهي بورژوازي و تقسيم كار افراطي، آنان را به دور افتادگي از حاصل نيروي يدي و فكري خويش واداشته بود، طبقهاي كه كارل ماركس ..
منتشر شده در: کمیته گزراش گران حقوق بشر
امروز یازدهم ارديبهشت ماه مقارن با يكم ماه می(مه)، روزي است كه در آن “كارگران جهان“ حداقل براي يك روز هم كه شده، به روياي كارل ماركس جامهي عمل ميپوشانند و «متحد» ميشوند.
در جهان امروز ديگر از آن گروهي كه كارل ماركس آنها را طبقهي ويژهاي به نام «پرولتاريا» ميناميد، خبري نيست. طبقهاي كه بنا به باور وي پس از افول فئوداليسم و با ظهور جامعهي صنعتي، در مقابل طبقهي رشد يافتهي بورژوازي قرار گرفتهاند، گروهي كه از حداقل معيشت، نازلترين سطح دريافت درآمد، آن هم نه به صورت مستقيم كه حاصل «كار» خويش را بتوانند در اختيار داشته باشند، بلكه جهان صنعتي و خواستههاي فربه شدهي بورژوازي و تقسيم كار افراطي، آنان را به دور افتادگي از حاصل نيروي يدي و فكري خويش واداشته بود، طبقهاي كه كارل ماركس همهي آنها را به يك جبههي متحد فرا ميخواند تا روزي به “آگاهي واقعي“ دست يابند و به «توليد آگاهي» در جامعه نيز بپردازند، زيرا كه براساس آن اعتقاد اين تنها طبقهي پرولتاريا بود كه ميتوانست مولد آگاهي باشد.
اما امروز ديگر همه ميدانيم بر اثر تلاشها و مبارزههاي همين كارگران و فعاليتهاي پر سود و ثمر فكري و روشنگرانهي انديشمندان و روشنفكران متعلق به همين گروهها و اتحاديههاي كارگري، باعث تغييرات عمده در رفتار جهان سرمايهداري شد و نمونهي بارز اين تغيير و تحولات شكل يافتن و در پيش گرفتن سياستهاي ”دولتهاي رفاه“ در بسياري از كشورهاي صنعتي و اروپايي بود. كه تغييرات بسيار عمدهاي در زندگي اين طبقهي تحت ستم ايجاد نمود و تا حدي آنان را از آن وضعيت اسفبار خارج نمود، و اكنون ديگر كارگران از استيل زندگي مناسبتري نسبت به گذشته برخوردارند، و ساعات كاري و سطع درآمد كاهش و افزايش نسبتا خوبي يافته است.به همین دلیل است که می گویم از آن گروه با همان شکل و همان پارامترها خبری نیست. زیرا که دیگر پارامترهابرسازنده ی دیگری در تعریف این طبقه دخیل است.
از سوي دیگر با تغيير نظريههاي رفتار سياسي گروههاي انساني، در دوران معاصر نظريههاي جديد بر اين باورند كه تنها نيروهاي متحول نما و منقلب ساز جامعه كارگران نميباشند، و گروههاي ديگر و از طبقات ديگر نيز ميتوانند منشاء تغييرات و تحولات اجتماعي – سياسي باشند.نيز جهان شاهد ريزش و خرد شدن روايتهاي كلان و نظريههايي است كه مجموعههاي بسيار بزرگي درون نظام نظري خويش جاي ميدادند، از اين رو ديگر رؤيايي ”متحد شدن“ همهي “كارگران جهان“ در يك جبهه سراسري شايد چيزي شبيه به ناممكن باشد، ديگر در اين جهان تنها ميتوان از يك جبههي واقعاً متحد نام برد و آن جبههي “ستم بران“ در مقابل جبههي “ستم گران“ ميباشد، و اين جبهه اكنون به گروههايي خُرد و مجزايي تقسيم شده چون، فمنيسم، اقليتها، قوميتها و ...
آن چه در پايان اين يادداشت كوتاه ميتوانم از آن ياد كنم دو نكته است كه؛ با همهي اين اوصاف نوشتههاي ما به اين معنا نيست كه امروز كارگران جهان ديگر تحت ستم نيستند، همهي ما شاهد رنجهاي آنان ميباشيم و ميدانيم كه رنج آنها رنج انسان است، و يادبود اين روز يعني پاس داشتن رنج انسان!
اما نكتهي مهمتر اين است كه تا زماني كه در تقويمهاي جهان شاهد نام گذاري برخي روزها به نام برخي گروههاي انساني همانند: روز زن، روز كارگر، روز جوان، كودك و .. ميباشيم، نشان از اين نكتهي تأسف بار است كه نسبت به اين گروهها تبعيض رواداشته ميشود، و اين تقويم تبعيض هرانسان آزادهاي را از هر گروه و طبقه ميآزارد، به اميد روزي كه اين نامگذاريها از تقويم انسان پاك شود و به اميد برچيده شدن اين تقويم تبعيض.
- پاسخ
- پاسخ
- پاسخ