فهرست مطالب فارسی

از مرگ برگشته..

چرا شبيه رفتن ابدى شده ام  چرا ديگر قرار ندارم   از وقتى كه ديگر با تو  قرار نمى گذارم   نمازگزار ستاره ى قطبى و   فانوس هاى دريايى شده ام ما از مرگ برگشتگانيم خاتون من    ما دست هاى بى جسد هزاران ستاره را  در حافظه ي تصويرى شبكه هاى تلويزيونى    به خاك سپرده ايم   ما سپاسگزارنمازگزاران كم تر خونريز شده ايم ما سجده نشين سجاده نشين هاى كمتر شلاق "زن" شده ايم ما بيشمار بوديم و كم شده ايم ما كمتر...

من و هوای جان و تقویم اردشیر رستمی ومهاجرت

هوای جان....آشنای جان بی قرار، قرار  بی پناهی این دل بیمدار، هدیهی نوروزیاترسید. اما  حوصلهبه باران نباریده بر این بغض مهاجرت را امان ببند تا این چند خط را خطاب به مخاطبان آشنای این صفحه و نامههای خوانده شدهی من برای تو، بنویسم. در تمام سالهایی که هوای جان را میشناختم. هر سال اول عید و یا اواخر سال و در روزهای پایانی اسفند هدیهی نوروزی من به هوای جان تقویم اردشیر رستمی بود. اردشیر رستمی طراح و کاریکاتوریست عزیزی که در روزنامهی جامعه با کارهای او آشنا شدیم و « عطر خوش زن» به فضای...

لخت بر خیابانهای زمستان

مدتهاست لباسهای تازهام را نمیپوشم    تا در مهمانی ورود تو بپوشم.. مدتهات که سیگارهای تازه کشف کرده را نمیکشم   تا بر لبان تو بکشم...مدتهاست که خیابانها شهر را قدم نمی زنم   تا با پاهای کوچک تو قدم بزنم وقتی میآیی..  حالا که دیگر آمدنی نیستی..  لخت بر تمام خیابانهای این زمستان    دراز میکشم و سیگار خواهم کشید..  

بهاریه

«زمین انسان را بی طاقت و....عاشق تو نیز..» بهار و تازه شدن هوای حوصلهی دوست داشتن و زیستن از آن جنس اتفاقهاست که نه میتوان آن را نادیده انگاشت و نه با سر تدبیر خرد و اندیشه، رسم و راه و روش و رویشاش را پوسیدهی سُنّت آداب کهن پنداشت. روزگاری است که ما نگران داشته می شویم و بهار و زمستانمان  در بند و تبعید و اعدام کاشته میشویم. با این همه آسمان رسم خط خطی شدناش را از استوای زمین گرفته تا نصفالنهارهای جغرافیایی که زمین را قاچ می زند و زمان و تاریخ از گرینویچ استعماری بگذرد و تقویم جلالی خیام...

مردان و جنبش فمینیستی

منتشر شده در: رادیو زمانه  : یکی از اصلیترین بحثها در مورد فمینیسم این است که  کنشگران و فعالان فمینیسم چه کسانی هستند. سوای تعریفهای بسیار گسترده که از فمینیسم وجود دارد و باعث شده خود فمینیسم بسیار قابل تاویل وگاه حتا متضاد بنماید، در مورد اینکه چه کسانی مشغول فعالیت فمینیستی هستند و یا فمنیست کیست نیز بدون شک مناقشه وجود دارد. آیا فمینیسم یک امر اختصاصا زنانه است؟ در این صورت آیا شرط فمینیست بودن ناظر به زن بودن است؟ چرا که موضوع، پایگاه و خاستگاه این بحث مربوط به زنان...

لایههای چندگانهی تبعیض جنسیتی در شرایط حاد سیاسی

تبعیض جنسیتی آغازگر همه بحثهای جنسیتی و مبارزات برابریخواهانه و فمینیستی است. معمولا در کشورهایی که ساختارهای عرفی و فرهنگی و سیاسی کمتر توسعه یافتهای دارند، تبعیضهای حکومتی و قانونی علیه زنان بیشتر مورد توجه قرار می گیرد. این توجه بدون شک لازم و بایسته است و همچنان زیربنای مبارزات زنان برای برابری است. زیرا خشونت قانونی و دولتی، خشنترین، تاثیرگزارترین و فرهنگ سازترین نوع خشونت علیه زنان است. از سوی دیگر بدون شک دولت نماینده و نماد جامعه و طبقه و جنس مسلط است و به همین دلیل پاسدار و حافظ منافع...

نمدمال شدن جنبش سبز و کنش بی کنشی

  نخست: نقل است که وقتی هولاکو خان مغول، خلیفه بغداد را به اسارت گرفت، اطرافیان خان مغول ، وی  را از کشتهشدن خلیفه  بر حذر داشتند. چرا که  بر این باور بودند اگر  خون  خلیفهای بر زمین ریخته شود دنیا زیر و رو میشود و آسمان به زمین خواهد آمد. از این رو  هولاکو خان که باورش به افسانههای مردم قدر بود، از ترس اینکه مبادا در اثر کشته شدن خلیفه بلایی  نازل گردد دست به دامان   وزیر مدبر و دانشمند  خود خواجه نصیرالدین طوسی میشود و با او دراین...

بریده شدن با گیوتین قسمت ششم- آزادیها از این طرف....

ناگهان صدای یکی از آنها بود. که گفت « آزادیها از این طرف..»حالا که در این اوضاع فکری مینویسم .حالا که اینجا و در اندوه و انتظار و پشیمانی و حسرت و امید و تمام اینحسهای همزمان مینویسم. یادم نمیآید در آن شرایط چقدر طول کشید که این فکر از سرم گذشت. برای یک آن به سرم زد.. که اگر این صف از اینجا رد شد من می روم توی این صف. اگر نفهمیدند که رفتهام و اگر هم فهمیدند می گویم که فکر کردهام منظورتان کسانی بوده که در « میدان آزادی» بازداشت شدهاند. حالا فوقش  چهار سال اضافه میخورم یا چهار هزار...

شاعر و فاحشه

برلین شب زنده دار...فاحشگی غمگیناش را...در متروهایاش هم چون چادرهای سیاه مشکی میپوشاند...نگران نباش برلینشاعران نیز همچون فاحشهها...معشوقههای یک شبه هستند.... برلین ۲۵ فوریه۲۰۱۱ 

بریده شدن با گیوتین قسمت پنجم-»النجات فی الکذب آقای بازجو«

برگهای را به دستم دادند که وقتی آن را از زیر چشمبند میخواندم فهمیدم که برگهی دادسرا است. که در اون نوشته بود «شما متهم هستید به این اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام  از طریق نوشتن مقالات و انجام مصاحبه با رسانههای ضد انقلاب و بیگانه و تبیلغ در فیسبوک و وبلاگ و.. نیز اجتماع  و تبانی علیه نظام با ایجاد تجمع و اغتشاش و ایجاد آتش سوزی و...» از این حرفها..که من با دیدن این اتهامات دیگه شصتم خبردار شد خیاط در کوزه افتاد و فهمیدند من بودم. چون با نوشته شدن  این که «...

صفحه‌ها

shahab sheikhi ©