نه من مرد اين بازى نيستم به بودنت عاشق شدم/ به بودنم عادت كردي به نبودنت دارى عادتم مى دهى حالا نه من از اين بازى فرار مى كنم درست مثل نامردها من عاشق مى مانم و تو مرد باقى بمان در اين بازي
فهرست مطالب فارسی
نگاه برهنهات ..خوانش شعر دیگری از عباس معروفی
نگاه برهنهاتشعری از: عباس معروفیبا صدای: شهابالدین شیخیذریا دریا مهربانیات را میخواهمنه برای دستهامنه برای موهامنه برای تنمبرای درختهاتا بهار بیاید.و تو فکر میکنیزندگی چند بار اتفاق میافتد؟و تو فکر میکنییک سیب چند بار میافتدتا نیوتن به سیب گاز بزندو بفهمدچه شیرین میبوداگر میتوانستیمبه آسمان سقوط کنیم؟چند بار؟راستیدریای دستهاتآبی زمینی است؟میدانیسیاه هم که باشدروشنی زندگی من است.و تو فکر میکنیمن چند باربه دامن تو میافتم؟من فکر میکنمجاذبهی تو از خاک نبودهاز آسمان بودهاز سیب نبودهاز دستهات بودهاز...
حملهی رسانهای و تخریب مجتبا واحدی چرا؟
خیلی جالبه جماعتی که با توجه به برخی شرایط ویژه از ایران خارج شدند و بعد در زمانی که موسوی و کروبی در حصر بودند، شروع به بیانیه دادن کردند به نام « شورای هماهنگی راه امید» یک نفرشان نیز حاضر نیست اسم خودش را اعلام کند. بعد همین جماعت اکنون به صورت گروه فشار رسانهای شروع کردهاند به فحاشی و تخریب مجتبا واحدی صرفا برای این که گفتهاست کروبی نمایندهای ندارد.. او با هویت آشکار حق ندارد صحبت کند اما شما در پشت پردههایی که دقیقا رویتان نمیشود بگویید کی هستید حق دارید هم بیانیه بدهید و هم علیه هرکسی که...
خوشحالی از فحاشی.؟؟؟
اینکه روزنامهنگاران و روشنفکران و مدعیان حقوق بشر و اخلاق و همچنین مدعیان جنبش سبز، لینک فحاشیهای مردم را در ورزشگاه آزادی که تمامش فحشهای « جنسیتی» به « عرب» ها و البته«بسیجی»ها بوده، هی به اشتراک میگذارند آنهم با نیش باز و خوشحالی از اینکه «جنبش زنده است»...
غربت یعنی تصور این که تو ممکن است نباشی...
من به طور کلی آدم غریبهای هستم و تمام عمر میتوانم بگویم در غریبی و غربت زیستهام. برای همین خیلی درد جغرافیا و مکان و محیط و خاک ندارم. یادگار خواهرم است. یادگار البته در حقیقت خواهرم نیست. یادگار در حقیقت تمام هستی من است. تمام کسانی که من و یادگار را میشناسند میگویند و معترفند که ما واقعا مصداق آشکار و زندهی « یک روح در دو بدن هستیم». روزی جداگانه در مورد یادگار خواهم نوشت.یادگار در تمام زندگیام دقیقترین درک و شناخت را از من داشته است. از اینها بگذریم میخواهم...
ماهپارهی پر شور! بهارهام
«دردت به جان بی قرار پر از گریهام»، بهارهی شیرین کوردستان پر ازغصهام، هوای شیرین لبخند برابری خواهی و انساندوستی روزگار نوین جامعهی در سنت ماندهام،دختر شجاع نوشتن از خویشتن و زنانهنویسیات، زحمتکش بی مزد و منت و پر رحمت راه زدودن رنجهای زنان سرزمینم، نوگل گلالهی آرزوهای انسانی نویس ، شاداب ترانه و همپای رقص روزهای شادیدوستانمان، بیانیه به دست برابری خواهی و دفترجه خوان قانون نابرابری، از کودکی به بزرگی و روزگار بزرگ و درنده خو پرتاب شدهام، جان جانانهی جاودانهشدن در یاد اینهمه انسان چون...
بزرگ بود و از اهالی امروز بود «بهاره»ی کوردستان ما- برای بهاره علوی
درست است که مرگ فاجعهای است که هرگونه نگاهش کنی با هیچ منطقی جور در نمیآید. اصلا واقعیترین و دقیقترین اتفاق زندگی همان مرگی است که بی منطق است. درست است که در جامعهی مردسالار هرکاری هم بکنی باز هم در « مرگ یک زن»، معصومیتی نهفته است که غیرقابل انکار است و مرگ را به فاجعهای دوچندان تبدیل میکند. درست است که هر کسی مرگ و داغ عزیزش برایش بزرگترین داغ و باورنکردنی است. اینها همهاش درست اما خوب دلیل دارد آدم برای بهاره چون بهار بگرید و هنگام نوشتن هم آب چشماناش به او اجازه ندهد که کلمات را درست ببیند...
کمی بیشتر از این حالم خوب شود میمیرم
این آفتابیکه از گوشهی این تابلو بر صورت من پرتاب شده غروب را دلتنگ نامههای نوشته و نخواندهی شدهی من کرده است. برای هر کس دلات تنگ میشود، حق با ستارهای است که ماه آسماناش پستچیهای شهر خورشید را نمیشناسد....تمام خیابانهای تابستانات را درخت میشوم با نامههایی که برایت سایه میکنم تا سیاه من کوه نبودم عزیزم با «باد» که خدا حافظی میکنی منتظر انعکاس صدایت هم نمان دیگر مهم نیست دل تو برای چه کسی تنگ میشودمهم این است که دلتنگی من برای تو ابدی شده است در این نامههای ادبیدل تنگی اولین و آخرین نشانهی...
خطر اعدام شیرکو معارفی جدی است
منتشر شده در : رادیو زمانه وکلای پرونده شیرکو معارفی میگویند: خطر اعدام شیرکو معارفی جدی استپرونده شیرکو معارفی زندانی سیاسی کرد در شعبه ۲۷ دیوان عالی کشور مستقر در قم مورد بررسی قرار گرفته و متاسفانه حکم اعدام از سوی این شعبه برای دومینبار در دیوان عالی کشور تایید شده است.هیچ اطلاع دقیقی هم از زمان اجرای حکم وجود ندارد و به تعبیر حقوقی، «زمان اجرای حکم» هنوز به هیچکس بهطور قانونی و رسمی ابلاغ نشده است. با توجه به این که پرونده دوبار به دیوان عالی رفته است امکان اجرای حکم همیشه وجود...
و- تن..
هيچ شعرى شبيه دلتنگيم نمى شود وقتي خيابان ازخاطره آپ ديت مى شود اين ها شعر نيست "تن"هايى نوشته در "تن" با «كو» با «ها» با «كجا» ى يك بى دركجاى بى تن استتن است تنهاست تنم وطنام شده است