لخت بر خیابانهای زمستان
تا کنون
4 دیدگاه
برای این پست ثبت شده است
ارسال شده توسط ناشناس (تایید نشده) در جمعه, 10/21/2011 - 21:52
تصمیم بگیر ،لباسهای تازه ات را بپوش
- پاسخ
ارسال شده توسط ناشناس (تایید نشده) در ش., 09/17/2011 - 03:07
۰۰۰۰ای جان اینو ندیده بودم..<br />زمستان در راه است بار دیگر.....زمستانت را در اغوشی گرم کن،وگرمایت را اگر حالی داری به اغوشی ده<br />ولی اما<br />،تو قلاب انداخته ای<br />چه این شد چه ان شد،<br />چه این بر همه واضح،لاکن تو انکار شو!<br />،به جای سیگارهای نو نازی بکش........<br /> از خود دنگ شو، عمق را در دیگری دریاب تاتو نه غرق شو.<br />.زندگی و دنیا و زمان نه راحت شو چو ن تو راحت شو،مگر این<br /> به اینکه<br /> تو فقط همین راه را به تن دوست دار ی شو،<br /><br />اما ..<br />.مرنج از شعر من،از من خجالت،شاعری سخت و.....<br /> این ساعت منم دنگ شو<br />نا شناخته
- پاسخ
ارسال شده توسط شهابالدین شیخی (تایید نشده) در د., 03/28/2011 - 20:49
البته این شعر مال زمستان بود....اما خوب بهارها زمستان نیز میشوند
- پاسخ
ارسال شده توسط ناشناس (تایید نشده) در د., 03/28/2011 - 20:47
چقدر زود بهارت زمستان شد...
- پاسخ