فهرست مطالب فارسی

در باب « تنهایی» ناب

تنهایی مفهومی مجرد، انضامی، سهل، ممتنع، آشنا و غریب است. تنهایی حجمی است که همیشه آن را تجربه، میکنیم، میدانیماش، نمیشناسیماش، و معمولا شاید از ان گریزانیم. البته گاه متبخترانه از آن میگوییم و به خاطر اینکه احساس میکنیم با دیگران فرق داریم و دیگران به جایگاه و پایگاه ما نرسیدهاند و نمیرسند احتمالا، خود را تنها می دانیم و به این تنهایی میخرامیم و مینازیم. اما در خلوت همان متبخترین به تنهایی نیز نوعی گریز از تنهایی هست. همیشه در کلاسهای مدرسه به شاگردانام میآموختم که نوزاد انسانی میان...

لحظه هاى دوست داشتنى ساكت بى مروت

عمو صادق گفته بود در زندگى زخم هايى هست ... اما صادقانه بايد گفت در زندگى لحظه هاى دوست داشتنى اي هم هست كه باز در انزوا اتفاق مى افتد. انزوايى از جنسى شايد آشنا و شايد هميشه با تمام آشنايى اش، به گونه اى عجيب و آشنا، غريب مى نمايد. طوري كه لحظه و زمان در قريب توست اما به گفتن و نوشتنش غريب. لحظه هايى كه با تمام هياهوبرانگيزى درونى اش صحنه هاى بيروني انسان را خاموشى مي گزيند. دقيقا مثل لحظه اى كه آدمي احساس مى كند مستي دارد وى را فرا مى گيرد و بنابراين ساكت و آرام خاموش مى ماند تا حركتى اضافه...

پس از ۳۵ سال صاحب دوچرخه شدم.....

کودکی ام را ... در حسرت دوچرخهای بزگ شدم..جوانی ام رادر حسرت ِ تو پیر....شین- شیناین شعر اگر اشتباه نکنم مربوط به ۱۹ سالگی و یا ۲۰ سالگیام است. داستان من و دوچرخه و حسرت داشتن دوچرخه تقریبا چیزی نزدیک به بیش از سه ده را میگذراند. اگر بپذریم که از حدود ۵ سالگی من دوچرخه خواستهام و به من گفتند بگذار بزرگ بشی و بری مدرسه .. وقتی بزرگ شدم و رفتم مدرسه بهم گفتند اگر خوب درس بخوانی و نمرهی بیست بگیری. خوب درس میخواندم و روزی چندین و چند بیست خوشکل و صدآفرین و .. میگرفتم. بعد بهم گفتند که اگر...

سرود قديمی قحط سالی-شعری از شاملو

گاهی اوقات خواندن شعری  چنان  با روحیهی فعلی و آنی آدمی همخوانی دارد که به قول  مولانا  چون « شراب آنچنان را آنچنان تر میکند. گاهی اوقات تپیدن در اسمان شعری، ترانهای آوای موسیقیای کافی است تا آدمی نه تنها بخل نورزد به سرودن و ساختن  چنین شعر و یا آهنگی بلکه  خوشحال هم میشود که چنین حسی آنچنان نیز غریبه نیست میان آدمیان دیگر و چه خوب که کسی  زحمت سرودن و به  بانگ درآوردن چنین فریادی را  پیشتر کشیده است، راستش برای من تنها دردش این است که از سوی دیگر...

یک سال از ورود به آلمان گذشت

یک سال از ورود  من به آلمان گذشت. پارسال دقیقا در همین ساعت یعنی حدود ساعت ۹ و نیم شب ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۰ وارد فرودگاه فرانکفورت آلمان شدیم. اولین سفر من به اروپا ، سفری که برای آن تدارکی ندیده بودم و مجموعه اتفاقاتی که هربار مرورشان هیچ  نشان تازهای از خودشان به من نمیدهند و انگار همه چیز یک کلیپ سریع بوده بوده است. تنها تصویرهایی کوتاه و شاید هم گاه غیر منسجم که پشت سرهم تنها و تنها تدوین شدهاند و تنها نقطهی  مشترک این تصاویر این است که شخصیت محوری آنها من بودهام و من در تمام این...

فعالیتهای اجتماعی در کردستان- مصاحبهام با رادیو زمانه

گفتوگوی رادیو زمانه با شهابالدین شیخیسارا روشنسارا روشن ـ جامعه مدنی کردستان ایران زیر فشار شدید حکومت قرار دارد. بهنظر شهابالدین شیخی، فعال اجتماعی، کنترل پلیسی تا حدی است که حتی نمیتوان ارزیابیای از چند و چون نهادهای مدنی در کردستان داشت، چون داشتن یک ارزیابی قابل اتکا خود مبتنی بر امکان آزادی فعالیت نهاد مدنیای است که قادر باشد در این زمینه مطالعه کند.این البته به معنای آن نیست که نمیتوان در مورد فعالیتهای مدنی در کردستان هیچ بررسیای داشت. در این مورد سالها در میان فعالان اجتماعی بحثهای...

اولين پست آيفون نوشت نامه اى به هواى جان

هواى جان سلام يادت هست مى گفتم سلام كردن را دوست دارم. از تلفظ و شنيدن آواى كلامى منتشر شده از اين هجاي گيج ضبط شده بر عادت لذت مى برم. سلام.. از تكنولوژي نيز لذت ميبردم و هنوز هم مى برم. يادت هست به شوخى مى گفتي اين تكنولوژى زدگي شما جماعت روشنفكر نوين است كه مى خواهيد نشان دهيد زندگي تان برگرفته از انديشه هاى. مدرنتان است و يك رابطهى متناظري بين اين دو برقرار نشان مى دهيد و منم مى گفتم نخير جناب عالي با همه ى مدعى بودنت در چپ گريزي ات. اين همون رگه هاي پنهان جذاب ادا اصول هاى روشنفكران چپ است...

زبان و نوشتار زنانه، خاستگاه و ویژگی های آن-گفتوگویام با سایت اثر

در پایان کمی بیشتر به نظریه "تفاوت" بپردازیم. به نظر می رسد در تفاوت زبان زنانه و نوشتار زنانه آن گونه که در موج دوم فمنیسم مطرح می شد، زن ها با توجه به همگرایی آنها، مشابهت و خواهرانگی آن ها در یک سطح قرار می گرفتند، اما این تفاوت امروزه به گونه دیگری طرح می شود واز این دیدگاه، تفاوت بین خود زن ها هم مورد توجه قرار می گیرد، با توجه به هویت های گوناگونی که آنها از نظر فرهنگی، نژادی و طبقه اجتماعی با یکدیگر پیدا می کنند، شما نقش این دیدگاه را در شکل گیری زبان زنانه در جهان کنونی ما که به سمت...

«بزن تا هی زن تر شوم» حکم شلاق بزن بر تن زن دولت مرد

«حتا اگر نباشی می آفرینمت» این تک سطر نیز سطری از یک شعر قیصر امین پور است. نوشتهام بدون آنکه بخواهم و بدون فکر کردن با عنوانی که بر آن نوشتهام شعری است از گراناز موسوی عزیز. تیتر از ظهر در سرم میچرخد و این داستان تازیانه بر تن زن در طول تاریخ با هزار و یک تاویل میآید و میرود. به همه چیز فکر کردم، به فتیش جنسی شلاق زدن و سادیسم آغشته به آن، به تشابه عینی شلاق و آلت فروخفتهی مردانه و مردانگی، به لذتی که مرد در طول تاریخ از گذاشتن رد خودش بر بدن و شکافتن و قرمز کردن و دریدن  و .. جسم زن برده...

جایی که تو ایستادهای عشق حالش خوب نیست

در روزگاری که دوست داشتن رسم زمانه نبوداز حجم دوست داشتنم ترسیدی از عاشقیام از تنهاییام.. خودت را پرت کردی میان تنهاییهای منتشر..عشقهای متعدد..آغوشهای متکثر..می دانم  حالا دلت برای من که نه...دلت برای حجم یکپارچهی خودت.  برای عشق تنگ شده...  خودت را جایی جا گذاشتی که یادت نمیآید..حالا درست همانجایی ایستادهام که خواسته بودی....من میدانستم.تو نمی دانستی..اهل آمدن نیستی..میگفتم اصرار نکن که باد نباشم و نوزم..اصرار نکن سر جای تو بایستم  جایی که تو ایستادهای...

صفحه‌ها

shahab sheikhi ©