اتفاقن هیچ کدام تان آدم نیستید...شاعر چه عرض کنم از کسی تا کسی این دستم بر آسمان نمی نویسدنه! ببخشیدآسمان این دستم تا آن دستم دست از آستین زمین نمی بارددوباره از اول می نویسماشکالی نداردلبریز حس دور دور دور دورسفر در دل ام..در گلویم... جاده است و تهران هنوز خیابانی چروک است...پیراهن زرد ارغوان!نه!!! باور کن دروغ می گویمآسمان می داندتنها من ام که در زمین نازنین می روماز هر چه پنجره و مادرم که 27٭ارغوان می نوشتم-اتوبوس پاره خطی کوتاه است –برای این جادهآقای مسافر( اگر بنویسم...
فهرست مطالب فارسی
اعتصاب غذا اقدام به فروپاشی اراده ی حاکم
منتشر ده در :روز آنلاینحقوق شهروندي از كليديترين مفاهيم جامعه شناسي سياسي و نيز بحثهاي تخصصي علم حقوق بوده و هنوز هست. وميان تئوريسينها و نظريه پردازان هميشه مناقشههاي فراوان برانگيحته است، البته مخالفان يا تحديد كنندههاي حقوق شهروندي تئوريسينهاي جناح حاكم و يا وابسته به قدرت بودهاند يا در بهترين حالت طرفداران نظريهي دولت و موافقان بسط و توسعهي آن روشنفكران مستقل و طرفداران مردم و در نهايت طرفداران نظريهي ملت.همهي ما ميدانيم هر شهروند در هر جامعهاي از يك سري حقوق به نام حقوق شهروندي...
جان ممد چشماتو وا کن.../ برای محمد نوری
ای جان جان بخش آواز و ترانه.. حدیث عاشقی خوان زمزمه گوی قلب های بی بهانه.... من که گفتمت کمی بیشتر طاقت بیاور و مرگ را التماس کردیم کمی دیر تر و دور تر بایستد... اجازه هست بگویم.. جان ممد چشماتو وا کن سری بالا کن وقت آن رسيىد که بریم به صحرا..نه محمد نوری عزیز حقیقت آن است که این روزها وقت صحرا رفتن هم نیست. این روزها حتا وقت آن نیست که سری به گورستان ها بزنیم و جنازه ی های بردار شده و تیر باران شده را آرامشی برای خود و یا آنان دست و پا کنیم. تازه جان مریم اهورایی ما، برخی جنازه ها را حتا نداده...
یاد کوتاهی از اسماعیل ططری به بهانه ی در گذشتش
امروز در خبرها خواندم که آقای اسماعیل ططری نماینده مردم کرمانشاه در مجلس چهارم و ششم، دار فانی را وداع گفته است. ظاهرا ایشان بر اثر شوک مغزی از از دهم خرداد در بیمارستان بستری بوده است. به هر صورت و باه همه ی مسایلی که برای بسیاری از ما کوردها مطرح است و نمی خواهم این جا به آن ها بپردازم. من به شخصه خارج از آن بحث ها به نظرم ،انسان سالم و شیرینی بود . مرگ ایشان را به خانواده و بستگان اش تسلیت می گویم و روانش شاد.من چند باار کوتاه آقای ططری را از نزدیک دیده ام که یکی دو خاطره ی شیرین...
بررسی جنبش سبز و وضعیت اتنیکهای ایرانی
منتشر شده در : گذار
سال گذشته، ایران درگیر یکی از عظیمترین جنبشهای سیاسی- اجتماعی تاریخ سی ساله جمهوری اسلامی بود، جنبشی که سبز نام گرفت. ویژگی غیرقابل انکار این جنبش، شروع و ادامه بخش غالب آن در تهران و فراگیر نشدن جنبش در حاشیههای غیر فارسنشین و غیر شیعهنشین است. مسالهای که این پرسش را به ذهن میآورد که آیا ریشه جنبش سبز و بنیادهای شکلگیریاش تنها در اختلاف بر سر شمارش آرا و تقلب انتخاباتی نهفته است یا جنبشهای قومی و مذهبی هم در شکلگیری آن موثر بودهاند....
نام فرزاد قدغن
امروز یکی دو جا نقل شد که ظاهرا :«اداره اطلاعات شهرستان کامیارن طی دستوری رسمی اکیدن از اداره ثبت احوال این شهرستان خواسته است که از صدور شناسنامه برای نوزادان تازه متولد شده در این شهرستان به نام " فرزاد" اکیدن خودداری نمایند». این خبر فعلا توسط هیچ منبع موثقی تایید نشده است و این امکان هم هست واقعا شایعه باشد. اما برای من که کوردم بسیاری چیزها را به چشم خود دیده ام و به گوش خود شنیده ام اصلا امر عجیبی نیست. نه تنها در ازمنه ی دور و افسانه ای در همین زمان اقای خاتمی و در دولت...
بی دلیل ترین آدم دنیا منم هوای جان!
هوای جان!نامه ی هشت هشت هشتاد و هشت آن قدر به تاخیر افتاد که روی حافظه ی لب تاپم فرمت شد. جنگی دیرینه است از سوی من و ملتم برای فرمت نشدن. عمری است که جهان ناامن من می خواهد مارا فرمت کند و ما به هزار حیله خود را ریکاوری می کنیم و جوری غریب ، غریبی خود را میان فایل هایی که باید دیده شوند به دیده می نماییم.دلم به اندازه ی تمام دوری ها و تمام صبوری ها، دلم به اندازه ی تمام قدم ها آرام شمرده که در خیابان های تهران به شوق انسان و آزادی برداشتیم، دلم به اندازه ی همه ی شور 25 خرداد که...
عاشقانه های یک چاقو کش برای خانم دست برفی-قسمت دوم
شماره ی 8:از آب های جهانکه بر آنها دراز کشیده بودم زخمه میزند ریگزار استخوانهای کتفم را از قلههایی که با رمز نام تو فاتح شدم پایم در مرداب درهایفرو میرود از خیابانی که از گیسوان تومیبافته ای یمچون سگی ولگرد زیر گل گیر های ماشینی لاشه شده ام...اما...هنوز خیال که میکنمیعنی تو11/01/20099:آن که زود میآیدزود میرودآن که دیر میآیدزود میرود آن که نمیآید همزود میرود..چه فکر کردهای خانم اینجا دل است قهوه خانهی عشق که نیست..29 بهمن 138710:راه افتادم وبه راه نیامدی دریا...
درباب "برادر"
مسیح علی نژاد وقتی دوستان مردش را صدا می زند، آن ها را "برادر" خطاب می کند و اگر هم صمیمی تر باشند به قول خودش داداشی. چندبار به شوخی بهش اعتراض کردم اما بهش گفتم که این اعتراض من ریشه در یک درد فرو خورده دارد.بهش قول دادم بنویسم چرا به این کلمه حساسیت دارم.پرده ی اول:من کودکی بیش نیستم. اما تقصیر من نیست که حوادثی که آن روزها اتفاق می افتاد همه اش به شکلی بوده که در حافظه ی من کاملا ثبت می شود. انقلاب می شود. راه پیمایی ها و تظاهرات ها را تنها از آن چیزهایی که برادرها و پسر عموهایم تعریف می...
هفت روز یک هفته که به شنبه ی خونین ختم شد/ 30 خرداد شنبه ی خونین تهران
سی خرداد برای منی که در ایران زندگی کرده ام و در تمام این سال ها وقایع فلسطین را از دریچه ی تلویزیون رسانه های حکومت جمهوری اسلامی مشاهده کرده تنها یک معنی داشت. در طول سال های پیشین و به تناسب وقایع پیش آمده، اتفاق افتاده بود که گاه شعار« مردم چرا نشستین... ایران شده فلسطین» سر داده بودیم. اما حقیقت دارد. روز سی خرداد به معنای واقعی ایران همان شکل رسانه ای از فلسطین شده بود که حکومت جمهری اسلامی در 31 سال گذشته به مردم نشان داده بود. من در سی خرداد تک تک صحنه هایی را که تمام این سال ها به...