عاشقانه های یک چاقو کش برای خانم دست برفی-قسمت دوم

شماره ی 8:

از آب های جهان
که بر آنها دراز کشیده بودم
زخمه میزند ریگزار
استخوانهای کتفم را
از قلههایی که با رمز نام تو فاتح شدم
پایم در مرداب درهای
فرو
 میرود
از خیابانی  که از گیسوان
تو
میبافته ای یم
چون سگی ولگرد زیر گل گیر های ماشینی
لاشه شده ام...
اما...
هنوز خیال که میکنم
یعنی  تو

11/01/2009

9:
آن که زود میآید
زود میرود
آن که دیر میآید
زود میرود
 آن که نمیآید هم
زود میرود..
چه فکر کردهای خانم
اینجا  دل است
قهوه خانهی عشق که نیست..

29 بهمن 1387

10:
راه افتادم  و
به راه نیامدی
دریا شدم
باران
نیامدی
پیاده رو شدم
خیابان نیامدی
 من هر واژهای که شدم
تو به بازی این جدول کلمات متقاطع نیامدی..

7فروردین 1388

11-
دریا دروغ است عزیزم
انتهای سرزمین من تویی

لینک مرتبط:عاشقانه هی یک چاقو کش برای خانم دست برفی1

farsi
Share
تا کنون 3 دیدگاه برای این پست ثبت شده است

man ham az jense khodam hastam, parse zadam inja khayli havaye ashnayee dasht. sabz o mana

berasti hemishe chezhm brdue le nusinekantan sherekanishtan herweha...payatru manatr bn

شهاب خان،<br /><br />شعرهایت، برای من تداعی گر پرواز پروانه است. رقص کنان، رنگارنگ و به سبکی نسیم.
shahab sheikhi ©