عاشقانه های یک چاقو کش برای خانم دست برفی-قسمت دوم
از آب های جهان
که بر آنها دراز کشیده بودم
زخمه میزند ریگزار
استخوانهای کتفم را
از قلههایی که با رمز نام تو فاتح شدم
پایم در مرداب درهای
فرو
میرود
از خیابانی که از گیسوان
تو
میبافته ای یم
چون سگی ولگرد زیر گل گیر های ماشینی
لاشه شده ام...
اما...
هنوز خیال که میکنم
یعنی تو
11/01/2009
9:
آن که زود میآید
زود میرود
آن که دیر میآید
زود میرود
آن که نمیآید هم
زود میرود..
چه فکر کردهای خانم
اینجا دل است
قهوه خانهی عشق که نیست..
29 بهمن 1387
10:
راه افتادم و
به راه نیامدی
دریا شدم
باران
نیامدی
پیاده رو شدم
خیابان نیامدی
من هر واژهای که شدم
تو به بازی این جدول کلمات متقاطع نیامدی..
7فروردین 1388
11-
دریا دروغ است عزیزم
انتهای سرزمین من تویی
لینک مرتبط:عاشقانه هی یک چاقو کش برای خانم دست برفی1

- پاسخ
- پاسخ
- پاسخ