ژینوساید کوردستان و ابتذال شِّر ایرانی

آنچه در بیست وهشتم مرداد هزارو سیصدو پنجاه وهشت اتفاق افتاد و آغاز شد و تا به همین لحظه که احتمالا تعدادی کورد توسط نیروهای مسلح ایرانی در کوه‌های کوردستان کشته و زخمی می‌شوند  یا در زندان‌ها منتظ اجرای حکم اعدامشان هستند، ادامه دارد، تنها بخشی از ژینوساید ملت کورد توسط دولت و حکومت‌های ایرانی است، این ژینوساید نه فقط توسط جمهوری اسلامی یا سپاه پاسداران  که در آن زمان اصلا  نهادی به نام سپاه پاسداران هنوز قوام و دوامی نداشت  و حتا خود حکومت جمهوری اسلامی هنوز شکل نگرفته بود.  فراموش نباید کرد که ایرانیان همان نوروز به کوردستان حمله کردند یعنی  تنها سی و هفت روز پس از پیروزی انقلاب. باید به شما یادآوری کرد که،ما که کودک بودیم..فقط فریاد می‌زدیم، ایران آمد .. ارتش ایران آمد…. ایران حمله کرد..

بنابراین هرگونه تلاشی برای ربط دادن این جنایت‌ها به اسلامی بودن، یا شیعی بودن و یا ربط دادن آن به یک نهاد خاص ، تنها به ادامه‌ی همان رفتاری مشغول است که هانا آرنت  آنرا « ابتذال شر» می‌نامید.

عبارت ابتذال شِّر، اصطلاحی است که هانا آرنت در کتاب "آیشمن در اورشلیم"به آن پرداخت و بر این باور بود که،« شرهای بزرگ در کل تاریخ بشر به‌طورعام، و به‌طور خاص نمونه‌ای چون هولوکاست، نه توسط متعصبان کور یا بیماران با مشکلات روانی،  بلکه به وسیله‌ی مردم عادی که استدلالهای دولت-ملت‌هایشان را پذیرفته‌اند به اجرا درآمده و به همین دلیل، از نظر این مردم اعمالشان رفتاری طبیعی بوده‌است.»

آرنت در نامه‌ای به  یک دوست در ارجاع به نظریات قبلی خودش در کتاب « عناصر و خاستگاه‌های حاکمیت توتالیتر» که در آن بر ریشه‌ای بودن شر اعتقاد داشت،  می‌نویسد:« نه من نظرم را عوض کردم.  من حقیقتا امروز بر این باورم که «شر» همیشه افراطی است اما هرگز رادیکال نیست،  نه عمقی دارد و نه شیطانی در درون.  شر در واقع یک امر مبتذل است. »

اما آنچه شر  را به ابتذال می‌کشاند تلاشی است  برای این‌که شر را  امری فردی یا به گروهی خاص با ویژگی‌های خاص نسبت دهند و  با این کار مسئولیت فردی و سیستماتیک را  از خود بردارند.

 

در تمامی این سال‌ها به ویژه از زمان اصلاح‌طلبان حکومتی یک نوع تفکر جا انداخته‌شده است که مسئولیت تمامی جنایات دولت‌های ایرانی را بر عهده‌ی یک گروه موهوم، ناشناخته، غیرقابل شناسایی بیاندازند. مثلا تمامی کسانی که در دوران موسوی، هاشمی، کروبی و.. خودشان مسئولیت‌های سیاسی، نظامی و امنیتی داشته‌اند، خودشان به منتقد همان جنایت‌ها تبدیل شده‌اند و در سال هشتاد و هشت سعی داشتند موسوی را به عنوان ناجی اصلاح‌طلبی و  ناجی مردم معرفی کنند کسی که خود نخست وزیر دوران طلایی همان امام شان بود. اما مسئولیت‌های تمامی جنایت‌های صورت گرفته را در دهه‌های شصت و هفتاد به گروه‌های ناشناخته‌ای همچون گروه فشار. حزب‌الله و … ربط بدهند همین گروه و پس از مدت‌ها حذف از صحنه‌ی قدرت سعی داشتند پزشکیان را به عنوان« برای نجات ایران» به قدرت برگردانند و البته رای کوردها را هم بدزند. پزشکیانی که خود یکی از قاتلان کوردها بوده و برای ساکت کردن بخش تندرو حاکم، عکس‌های دوران جنایتش در کوردستان را منتشر می‌کند.  در تمامی طول تاریخ برساختن دولت ملتی جعلی به نام ایران بر مبنای اتنو فاشیستی فارسی۰ شیعی توسط انگلیس برای مقارنه‌ی قوا  بین نیروهای عرب سنی منطقه، هرکس به پُست و مقامی رسیده روزی در کوردستان جنایتی کرده است. از سپهبد احمدی ققصاب لرستان تا  احمدی نژاد و پزشکیان.

متاسفانه این اشتباه خواسته یا ناخواسته از سوی برخی کوردستانی‌ها نیز تکرار می شود و به جای استفاده از ترکیب‌های درست ژینوساید ملت کورد توسط ایران، از ترکیباتی چون جمهوری اسلامی یا سپاه استفاده می‌کنند و غافل از آنکه پنج جمهوری اسلامی در جهان وجود دارد و آن‌چه مسئولیت ژینوساید کوردستان را بر عهده دارد آن «ایران»ی است که پس از جمهوری اسلامی ذکر نمی‌شود. هنوز شرم می‌کنند که بی محابا و بی رودربایستی اعلام کنند که این ایران و تفکر ایرانی است که موجب به وجود آمدن و برساخته شدن خود نظام شاهنشاهی، نظام جمهوری اسلامی و نهاد‌هایی چون سپاه‌ پاسداران و کمیته و … می‌شود.

یکی دیگر از سویه‌های ابتذال شر ایرانی در فرار از  مسئولیت پذیری بر ژینوساید کوردستان، دروغ رسانه‌ای است مبنی بر اینکه، آن زمان‌ها رسانه نبود، سوشیال میدیا نبود و.. ما خبر نداشتیم که چه در کوردستان می‌گذرد.  این یک دروغ محض است، زیرا که برای کشتار و ژینوساید کوردستان  مردم ایران از اقصا نقاط ایران به کوردستان سرازیر شدند. اگر رسانه نبود، در خانه‌ی همه‌ی شما یک برادر، یک پسر عمو، یک دایی در کوردستان حضور داشت و در حال قتل و عام ما کوردستانیان بود.

هنوز هم اگر سری به گلزار شهدای شهرهای فارس‌ستان، در دهه‌ی شصت بزنید، محل شهادت هشتاد درصد شهیدان شان  کوردستان بوده است. وقتی از هر خانواده‌ای، هر محله‌ای و هر کوچه‌ای از محل زندگی شما، یکی در کوردستان بوده است چطوری خبر نداشتید. هنوز هم به هر کدام شما کمی فشار وارد کنید، صدای ناله‌ی یک «دایی عباس»* بلند می‌شود.  زنده مانده‌هایشان به مقام‌های چون، فرماندهی نیروی انتظامی، سپاه و یا چون احمدی نژاد و پزشکیان به ریاست جمهوری رسیده‌اند و در طول این سال‌ها داستان‌هایی از کوردستان برای نسل‌های بعد تعریف کرده‌اند.  دیگر مگر عاملان و فاعلان و اعضای این نهادهای جنایت‌کار از ارتش گرفته تا سپاه و تا حکومت کنندگان کسانی جز ایرانی‌ها و معتقدان به همین ایدئولوژی ایرانی بوده اند.  بپرسید که پدران‌شان در زمانی که سپاهی یا ارتشی بوده‌اند کجا کشته یا زخمی شده‌اند و یا به قول خودشان کجا خدمت کرده‌اند و خدمت شان دقیقا چی‌بوده است؟

آنچه در کوردستان از زمان شکل گیری دولت رضا خان تا به امروز اتفاق می‌افتد بی رودربایستی ژینوساید ایران علیه کوردستان است. نه تنها ژینوساید انسان‌ها  بلکه در اقدامی استعماری، ژینوساید زبانی، فرهنگی، معرفت شناختی و استثمار و غارت سرمایه‌های کوردستان و نابود کردن منابع طبیعی  یعنی اکوساید  کوردستان است.

آری همه‌ی شما خبر داشتید و بسیاری از شما اگر مسئول مستقیم که نه، حداقل منتفع مستقیم این جنایت یکصدساله و تلاش برای توجیه آن هستید. تلاش روشنفکرمآبانه‌ی شما  برای نسبت دادن تمامی این جنایات و خلاصه‌کردن آن در کلماتی چون جمهوری اسلامی و سپاه و غیره و جوری نشان دادن که این جنایات توسط گروهی موهوم با ویژگی‌های موهوم روانی و.. صورت گرفته، دقیقا ابتذال شری است که هانا آرنت با شرکت در محاکمات آیشمن دریافت که، نه جنایت نه توسط افراد روانی بلکه توسط کسانی که به ایدئولوژی دولت-ملت‌هایشان ایمان و باور داشته اند صورت می‌گیرد . زیرا در طول دوران بازداشت آيشمن،پزشکان روان شناسی  که آیشمن را معاینه کردند بر این باور بودند که رفتارش در قبال ٖزن و فرزندانش، مادر و پدرش، برادرانش، خواهرانش و دوستانش، «نه‌تنها طبیعی، بلکه بسیار مطلوب» است (آیشمن در اورشلیم.۱۹۶۳، ص۵۲) به همین دلیل آرنت معتقد بود که خلاف ادعای رایج، جنایتکاران نازی لزوما افرادی سایکوپات و متفاوت از مردمان «طبیعی» نبودند.  آرنت  برای مقابله با این کج فهمی که موقعیت‌هایی مانند هولوکاست می‌توانند عادی‌ترین افراد را با عادی‌ترین انگیزه‌ها وادار به ارتکاب جنایات فجیع کنند، بر این نکته تاکیدمی‌کرد که آیشمن داوطلبانه تصمیم به پیروی محض و کورکورانه از پیشوا و دستورات او گرفته بود. در واقع تا زمانی که شما داوطلبانه مدافع  دفاع از ایدئولوژی ایرانی هستید، نه تنها سهیم و منتفع، بلکه بخشی از این جنایت هستید.  بنابراین اشک تمساح روشنفکری و محکوم کردن ظاهری جنایات زیر نام محکوم کردن جمهوری اسلامی و نه زیر نام پایان دادن به  اشغال و استعمار کوردستان، معنایی نخواهد داشت زیرا که به گفته‌ی فرانتس فانون«نمی‌توان هم خواستار حفظ تسلط فرانسه بر الجزایر بود و هم راه‌های حفظ این تسلط را محکوم کرد»

ابتذال شر ایرانی  ضمن محکوم کردن مشروط برخی جنایت‌های برخی برهه‌های حکومت‌های ایرانی، نه تنها به قضیه‌ی اشغال و استعمار کوردستان نمی‌پردازد، بلکه همچنان اصرار دارد واژه‌ی کورد را به صورت «کرد» بنویسد اما خورشید را هم خرشید ننویسد، همچنان در دوران انقلاب ژن،ژیان ئازادی کوردستان، آن را به زن زندگی آزادی ترجمه کند و ششصد میلیون بار نام «ژینا» را مهسا بنویسد تا تمام مردم دنیا نام کوردی وی را فراموش کنند.  آری آنها به گفته‌ی فانون  راه‌های حفظ تسلط ایران بر کوردستان، یعنی اشغال،قتل و عام و کشتار دسته جمعی را محکوم می‌کنند اما همچنان خواستار حفظ اشغال کوردستان توسط ایران هستند. اما هم شما و هم دوستان «کُرد خوب ایرانی» باید بدانند که این قتل و عام و ژینوساید‌ها راه‌های حفظ اشغال و استعمار کوردستان هستند.  بنابراین باید این شرم را از میان‌مان برداریم و با یکدیگر صریح و بی پرده سخن بگوییم. شما نمی‌توانید اسامی روشنفکر، فمینیست و چپ و را یدک بکشید وقتی بخشی از ارتکاب ژینوساید هستید. 

اما شما دوست خوب کورد روشنفکر،فعال سیاسی چرا هنوز شرم می‌کنی  که به ریشه‌ی این مشکل یعنی ابتذال شر ایرانی بپردازی. چرا آنها بعد از یک قرن از هیچ یک از جنایاتی که صورت گرفته است، نه تنها شرم نمی‌کنند، بلکه گاه گاه می‌گویند اگر لازم باشد حتما بازهم چنین کارهایی را می‌کنیم. آنها که هنوز قهرمان‌ هایشان قاسم سلیمانی، صیاد شیرازی و … است اما تو دوست خوب من شرم می‌کنی که بنویسی «ژینوساید کوردستان توسط ایران»؟

ایران  فارسی-شیعی عفونت استعماریی است که، توسط دولت‌های غربی برای کنترل خاورمیانه، در معاهده‌های مختلف از سایکس پیکو تا لوزان، به همراه  ترکیه‌ی سکولار ایجاد شد تا موازنه‌ای بر خاورمیانه‌ی به شدت عربی-سنی برقرار کنند.وگرنه اصطبل دار سفارت هلند توان شکست جمهوری کوردستان سمکو و جمهوری کوردستان به ریاست جمهوری قاضی محمد را نداشت.  ایران دقیقا چیزی شبیه نازیسم است. ملت فارس و فارسیست‌ها تنها متنفعان این ایدئولوژی اتنوفاشیستی هستند.

 

farsi
Share
تا کنون 0 دیدگاه برای این پست ثبت شده است
shahab sheikhi ©