بدون اجازه از مردم در حین کسب و کار عکس گرفته، بدون اجازه آن را منتشر کرده است. اگرچه آن "مردم" فریاد زده است که عکس نگیر. انسان مبتلا به بیماری صاحب بودن و بهره جویی اما، هم عکس گرفته و هم آن را منتشر کرده است.
یکی از ویژگیهای مبتلایان به ایدئولوژی بیمار ایرانی این است که به صفات زشت شان مفتخر هستند و بدون آنکه شرم کنند آنرا به نمایش عمومی میگذارند. در این سالها بارها دیدهایم و خواندهایم که فلان پزشک فارس، فلان مرکز خرید، فلان نانوایی از پذیرش کسی که زبانش، کوردی، تورکی، عربی یا لباس و ظاهرش بلوچی، کوردی، افغانستانی و غیره بوده سر باز زده است و نه تنها حس عذاب وجدانی نداشته، بلکه با افتخار، عکس، ویدئو و یا مطلبی دربارهی آن منتشر کرده است. در واقع ایرانیهای مبتلا به ایدئولوژی ایرانی با افتخار راسیست، فاشیست، سکسیست، استعمارگر و.. هستند.
کار این موجود ایرانی دقیقا شبیه کسی است که حیوانی را کشته و عکسی از آن هم با افتخار منتشر میکند تا نشان دهد شکارچی قابلی است.
آنچه به انسان چنین اجازهای میدهد که عکس کشتن حیوان را منتشر کند، برگرفته از تفکری "انسان محوری"(Antropocentrism) است. زیرا که در این تفکر انسان محور کائنات در نظر گرفته میشود و طبیعت و هر آنچه خارج از انسان است تنها ارزشی که دارد این است که که در خدمت انسان باشد.
اما تفکر انسان محوری سویههای فاشیستی آن تا جایی پیش میرود که برای خود انسان هم تعاریفی تنگ و بر اساس منفعت و امتیازات خود در نظر میگیرد که "دیگری" اش را از دایرهی آن تعاریف خارج میکند و از وی "انسان زدایی" یا انسانیت زدائی (Dehumanization) میکند.
با انسانیت زدائی از انسان، انسان انسانیت زدایی شده به موجودی چون حیوان یا طبیعت تبدیل میشود که تنها خاصیتاش برآورده کردن نیازها و منافع انسان صاحب قدرت است.
در این مثال این انسان بلوچستانی تنها موجودی است برای ارضای حس هنری حضرت سرکارخانم، دیگر حوزهی خصوصی، کار، فعالیت و اصلا میل به عکس در آمدن وی برای هیچکس مهم نیست.
زیرا حوزهی خصوصی داشتن مختص انسان است و این انسان بلوچستانی پیشتر در پروسهی اشغال و استعمار بلوچستان، از حوزهی انسان خارج شده، بلکه اکنون بخشی از حوزهی خصوصی "او" ی صاحب قدرت است.
همانطور که در مردسالاری از "زن" انسانیت زدایی میشود و زن تبدیل به بخشی از دارایی و داشتهی مرد (پدر، برادر، همسر، پسر و...) میشود و دقیقا به همین دلیل زن خودش دارای حوزهی خصوصی نیست بلکه به گفتهی جرج ریتزر، زن به بخشی از حوزهی خصوصی مرد تبدیل میشود.
در پروسهی اشغال و استعمار نیز مردمان سرزمین اشغال و استعمار شده به بخشی از حوزهی خصوصی انسان اشغالگر و استعمارگر تبدیل میشوند و تنها دلیل بودن شان برآوردهکردن نیازها و منفعتهای انسان استعمارگر و اشغالگر تبدیل میشوند.
اما برای اینکه جنبهای انسانی به کار خودشان بدهند آنها را هموطن خویش مینامند و هیچکس نمیپرسد که آیا این هموطنی داوطلبانه و دمکراتیک بوده است یا حاصل جنگهای اشغال و استعمار و ریخته شدن خون صدها هزار نفر کوردستانی و بلوچستانی و کاسپینی و..
رفتار منتقدان ایرانی رفتار این خانم دقیقا شبیه رفتار شهروندان باورمند به دولت ملت ساختگی و جعلی ایرانی است که مثلا ضمن اینکه مینویسند کار زیبایی نکرده که بدون اجازه عکس گرفته، اما عکس زیبایی است.
دقیقا مثلا روشنفکران ایرانی نیز اگرچه گاه چنین زیرلبی از فلان ژینوساید کوردستان، آذربایجان، عربستان و بلوچستان غرولندی بکنند، اما از زیبایی نتیجهی کار راضی هستند. نتیجهی زیبای کار اشغالگری و استعمارگری به همین سادگی است که آب کوردستان، عربستان و.. غارت شود و اصفهان و یزد حتا برنج کاری هم داشته باشند. معلوم است که زیباست در دل کویر آب داشته باشی، معلوم است ویرانی هیرکانی اگر نتیجهاش آبادی تهران و کرمان و یزد و اصفهان باشد زیبا است.
زیبا نیست که شما چنین مشمئزکننده اشغالگر، استعمارگر، فاشیست ،راسیست زن ستیز و.. هستید؟
یاد شعری از خودم برای حلبچه میافتم که در آن نوشته بودم
«از ما عکس بیگرید
ما سوژههای خوبی
برای فجایع شما هستیم.»
----
شهابالدین شیخی
دوم سپتامبر 2024
#ایرانی_نباش
#ایدئولوژی_ایرانی
#ایران_اشغالگر
#ایران_استعمارگر