زن کاملا مسنی است. در لحظهای که قطار در ایستگاه میایستد تا مسافران جدید سوار شوند و مسافران به ایستگاه رسیده، پیاده شوند. سرم را از روی کتاب بلند میکنم. ناگهان دو قدم به عقبتر بر میگردد و من صورتش را میبینم. لبخندی میزند که من آن را نیمه تمام میبینم و سرم را دوباره توی کتاب میبرم و با پاهایم بطری نوشیدنی را برای این که نایفتد بیشتر فشار میدهم . هم کنار من جای یک نفر خالی است و هم دو صندلی روبهروی من. روبهروی من که نه، به فاصلهی یک صندلی رو به روی من مینشیند. و پاهایش را کاملا دراز...
فهرست محتوا
کوندهی خیلی گرامی - خاطرات یک کورد زبان نفهم در آلمان ۲
من در حال خواندن آن اس ام اس بی ادبانه از سوی آلمانیهاوقتى قضيه ى شوك فرهنگى مستراح بدون شيرآب و بدون آفتابه و کلا بدون آب، تقريبا در جان و جسم ما نهادينه شد. سر به باد تقدير سپرديم و تازه چشممون به جهان بيرونى باز شد. آنچه بيش از هرچيز جلب توجه مى كرد سرزمين بسيار زيباى آلمان بود و ساختمان هايي كه برخلاف تصور ما اصلا نشانى ازمعمارى هاى آن چنان مدرن در خود نداشت. تصور ما و یا حداقل تصور من از آلمان معماری بود که در فیلمهای آلمانی و به ویژه سریالهای پلیسی شهری داشتم. اما آنجا سرزمینی...
هممادری به جای واژهی نامادری- به مناسبت ۸ مارس۲۰۱۳
نخست:خواهر بزرگم ۱۷ سالشبود ازدواج کرد. خواهر بزرگم بعد از فوت مادرم، با اینکه در یکی دوسال اول همسر برادرم که در حمله و لشکر کشی جمهوری اسلامی ایران به کوردستان شهید شد، حکم بزرگتر داشت و خیلی هم در حقام مادری کرد، اما خواهر بزرگترم که در ۱۷ سالگی ازدواج کرد، بیشتر برای من طعم مادر داشت. وقتی ازدواج کرد، روز عروسی، خواهر زادهی دامادمان که همکلاسی من بود ازم پرسید موقع بردن عروس خانوادهی عروس گریه میکنند تو هم گریه میکنی؟ گفتم نه چرا گریه کنم. اما راستش وقتی سوار ماشین شد و رفت من گریه کردم. نه...
لبخند بزن یحیی
من یحیی گل محمدی را دوست میدارم. نه !صبر کنید قضیه فوتبالی نیست. درست است که من اهل فوتبالم و اتفاقا در بین باشگاههای ایرانی طرفدار استقلال و در بین باشگاههای جهان طرفدار بارسلونا. اما علاقهی من به یحیی گل محمدی بازیکن سابق و مربی حال حاضر باشگاه پرسپولیس هیچ ربطی به فوتبال ندارد. بلکه قضیه عاشقانهاست. باز هم اشتباه نکنید. متاسفانه :) دوجنسگرا نیستم و علاقهی عاشقانهی من ربطی به روابط دو همجنس و اصلا ربطی خود یحیی ندارد. من عاشق زنی بوده و هستم که بی محاباترین رابطهی عاشقانهی جهانم بوده و هست....
آنها هیچ کس را دوست ندارند.
آنها فاشیست نیستند. راسیست نیستند. هوموفوب نیستند. اسلام فوب نیستند.مرتجع نیستند. قومگرا نیستند. توتالیتر نیستند.بلکهجمع زیادی از آنها یا حداقل طرفداران آنهاو یا هم جبههایهای آنها از نوشتهها و یاداشتها و استاتوسها و کامنتهایی که ناظر به «حقوق مردم» باشد میرنجند. آنها همانهایی هستد که علیه حقوق انسانها بیانیهی جمعی می دهند. علیه هم وطنانشان بیانیه جمعی می دهندو مردمان کشور رو گروه و گروه به جاسوسی و اجنبی پرستی و خیانت و ارتباط با بیگانگان و پول گرفتن از آمریکا و اسراییل و حتا صدام حسینی که در...
خارج نشین شدن
حالا دیگر ناخودآگاه زبالهها را در کیسههای جداگانه میگذارم. زبالههای کاغذی، زبالههای پلاستیکی و نهایتا زبالههای قابل بازیافت. چند وقت پیش در یکی دو تا از سایتهای شبیه آمازون و دیگر سایتهایی که امکان خرید اینترنتی هست عضو شدم. حالا دیگر برای سفرم از قبل برنامه میریزم و پروازهای ارزان قیمت را همیشه رصد میکنم.حالا دیگر مسابقات فوتبال را از لب تاپ ۱۳ اینچیم و در کادری حدود سه پنجم این ۱۳ اینچ میبینم. حالا دیگر با اسکایپ و تلفن ارزان قیمت ماهی یا دو ماه یک بار با خانوادهام تلفنی حرف میزنم. حالا دیگر...
توالت فرنگی و ناصر محمدخانی
توالت فرنگی همیشه من را به یاد ناصر محمد خانی میاندازد.من در خانهی تهرانام نیز « توالت فرنگی» داشتم. اتفاقا به دلیل دیسک کمر که داشتم و دارم از آن هم زیاد استفاده میکردم اما نه به طور معمول. اما زندگی در اینجا که تمامی استفاده از توالت فرنگی است، مرا بیشتر به یاد ناصر محمدخانی میاندازد.ناصر محمد خانی نه آن غزال تیزپای فوتبال ایران و باشگاه فوتبال پرسپولیس، که همان « معشوق اشتباهی» زنی عاشق به نام « شهلا جاهد» را میگویم.ناصر محمدخانی درگفتههایی که تقریبا حکم شهادت دادن علیه شهلا جاهد را داشت. از...
دفاع از حقوق بشر یعنی دفاع از زندانی شدن سعید مرتضوی
بگذارید این دستها بسته بماندموضع حقوق بشری در قبال « بازداشت سعید مرتضوی» دقیقا دفاع از بازداشت او میباشد.فعالان حقوق بشر بدون شک کسانی هستند که فارغ از رنگ و نژاد و زبان و جنس و جنسیت و ملیت و قومیت و گرایش سیاسی و .. خواهان برخورداری انسانها از تمامی حقوق حقهشان میباشند. آن دسته از کسانی که برای گروه سیاسیشان در این چند ساله دفتر و دستکی به نام « گروه حقوق بشر» فلان و بسیان درست کردهاند. یا آن دسته که تنها زمانی که کسی از کسانی که مربوط به گرایش ویژه ی خودشان باشد یا مورد تایید...
محبت را به بلا مقرون کردهاند.
گفتند: چرا محبت را به بلا مقرون کردهاند؟گفت: تا هر سفلهای دعوی محبت نکند...تذکرة الاولیاء/ ذکر سمنون محب---برخی نوشتهها گاهی از برخی افراد میبینم که به دلیل دوستی و صمیمیت در جریان زندگی و رابطههایشان بودهام. میدانم و خبر دارم که وقتی در فلان رابطه بودند. وقتی طرفشان عاشقانه دوستشان داشت . آن ها تقریبا هفتهای و ماهی و چه میدانم فصلی به فصلی دل به عشقهای و آشناییها و رابطههای از راه رسیده میسپردند. یک بار دیگر هم نوشته بودم که بارها میگفتم بهشان که عزیز جان « عشق فعالیت است» ، عشق و رابطهی بین...
روابط فست فودی و پیتزای قرمه سبزی
اعتراف میکنم ویژگی بدی در خودم دارم مدتی است مشاهده میکنم. ویژگی که اگرچه اسمش از خود « تعریف کردن نیست» اما یک جوری «خود را تعریف کردن» است. اعتراف میکنم که من همیشه از این که در یک قالبی بگنجانم خودم را یا گنجانده شوم، گریزان بودهام از این که ویژگیهایی را به عنوان ویژگی برای خودم در نظر بگیرم گریزان بودهام و شکل بی شکلم را که بسیاری اوقات حتا خودم را متعجب میکرد دوست داشتم. اعتراف میکنم زمانی ساعت ۸:۴۵ بعد از ظهر یک هو ساکی پر از لباس و کتاب و دفتری برای نوشتن و واکمنی برای...