مصاحبهام با دویچه وله فارسی. در مورد کمپین « زن بودن ابزار تنبیه و تحقیر هیچ کس نیست»

امروز مردانی لباس زنانه برتن میکنند و با افتخار از حقوق برابر زن و مرد حرف میزنند که تا دیروز یکی از قسمهای مردان جامعه کوردستان این بود که « اگر نتونستم فلان کار را بکنم لباس زن به تن خواهم کرد» (ئەگەر ئەو کارەم نەکرد دەرپێی ژن لە پام دا بێت) این که این مردان از این که قسم بی شرافتیشان پوشیدن شلوار زن بوده است حالا با افتخار عکس خود را با پوشش زنانه منتشر میکند اصلا اتفاق کوچکی نیست.

پوشاندن لباس زنانه بر تن مردی متهم در مریوان و گرداندن او در خیابان، ابتدا زنان مریوان و سپس مردان خطه کردستان را به اعتراض واداشت. کمپین "زن بودن ابزار تحقیر و تنبیه هیچکس نیست" به همین منظور راه افتاده است.
چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۶۰ زمانی که ابوالحسن بنی صدر، اولین رئیس جمهور ایران، سوار بر هواپیمای بویینگ ۷۰۷ ایران را ترک کرد، رسانههای دولتی اعلام کردند که او لباس زنانه بر تن کرده و آرایش کرده بود.

ابوالحسن بنی صدر بعد از رسیدن به فرانسه این شایعه را تکذیب کرد و معلوم شد که رسانهها تنها به منظور تحقیر وی، این شایعه را بر سر زبانها انداختهاند.

۲۸ سال بعد در ۱۶ آذر ۱۳۸۸ خبرگزاری فارس نزدیک به سپاه پاسداران، لباس زنانه را بر تن یکی از فعالان سرشناس جنبش دانشجویی کرد. این بار اما تکنولوژی هم به یاری آمد و عکسهایی از مجید توکلی با چادر و مقنعه منتشر و اعلام شد که وی با لباس زنانه قصد فرار داشته است.

دوستان و همراهان او اما و نیز مردمی که در آن روز از چهارراه کالج تهران عبور میکردند، شاهد کتک خوردن مجید توکلی توسط سرنشینان دو خودروی پژو و یک ون سفید رنگ و بردن او بعد از این ضرب و شتم بودند.

اختناق، وحشت و فشار حاکم بر ایران در تابستان ۱۳۶۰ مجال اعتراض نسبت به خبر دروغ فرار بنیصدر با لباس زنانه را نداد، اما گسترش وسیع رسانههای الکترونیک در سال ۱۳۸۸ فرصت اعتراض را برای مردم مهیاتر کرده بود.

بعد از انتشار عکس مجید توکلی با لباس زنانه، کمپینی اینترنتی در حمایت از او به راه افتاد. مردانی از سراسر دنیا عکس باحجاب خود را در صفحه این کمپین منتشر کردند.

هرچند انتقاداتی نیز به این حرکت شد و برخی آن را بازتولید نگاه مردسالارانه و به نوعی دفاع از مردانگی دانستند اما بازتاب جهانی این حرکت درخور توجه بود.

حالا نزدیک به چهار سال بعد از خبر مجید توکلی و ۳۲ سال پس از خروج بنیصدر از ایران، دادگاهی در شهر مریوان یک متهم را که در یک نزاع خانوادگی شرکت داشت، محکوم به گرداندن در سطح شهر با لباس زنانه کرد.

این حکم روز دوشنبه ۲۶ فروردین (۱۵ آوریل) در شهر مریوان اجرا شد و متهم مرد در حالی که یک روسری قرمز به سر داشت در شهر گردانده شد.

این بار دیگر خبر و شایعه و رسانه نبود؛ حکمی قضایی بود برای تنبیه یک متهم و سال هم سال ۱۳۶۰ نبود. زنان مریوان زودتر از همه دست به اعتراض زدند و فردای روز اجرای حکم، با پوشیدن لباس زنانه در خیابانهای مریوان فریاد اعتراضشان را بلند کردند.

یک روز بعد از اعتراض مدنی زنان در مریوان، مسعود فتحی، روزنامه نگار کرد، عکسی از خود با لباس زنانه کردی منتشر کرد و زیر آن نوشت: «بنده در اعتراض به حکم دادگاه رژیم (جمهوری اسلامی) در مریوان لباس زنانه پوشیدم چون این حکم، هتک حرمت انسان بود. این را هم بگویم که من هر موقع در باره زنان حرف زدم گفتهام که من درباره بخش استثمارشده و لگدمال شده شخصیت انسانی خودم حرف میزنم.»

این حرکت شروع کمپینی بود با نام "زن بودن ابزار تحقیر و تنبیه هیچکس نیست" که در آن مردان اکثرا کرد، عکس خود با لباس زنانه کردی را منتشر کردند.

شهاب شیخی فعال زنان و یکی از کنشگران کمپین زن بودن تحقیر نیستشهاب شیخی، فعال زنان و یکی از کنشگران "کمپین زن بودن تحقیر نیست"

چرا مردان؟

اما ضرورت این حرکت آن هم بعد از اعتراض هوشمندانه و مدنی زنان مریوان چه بود؟ شهاب شیخی، فعال زنان که خود به این کمپین پیوسته، حرکت اولیه یک روزنامهنگار کرد را جرقه شروع این کمپین میداند و میگوید با جمعی از دیگر فعالان کرد در این فکر بودهاند که چگونه از حرکت زنان مریوان حمایت کنند که انتشار آن عکس و استقبالی که از آن شد، عملا آنان را به این سمت کشاند.

وی در توضیح دلیلی دیگر برای راهاندازی این کمپین میگوید: «وقتی نیروی انتظامی لباس موسوم به زنانه را بر تن مردان میپوشاند تا به گمان خودشان مرد را تنبیه و یا شأن و شخصیت او را زیر سؤال ببرند، خب از اینجا به بعدش به مردان مربوط میشود. یعنی زنان میتوانند به عامل مورد تحقیر قرار دادن لباسشان اعتراض کنند و مردان نیز میتوانند اعلام کنند اگر به برابری باور دارند بنابراین پوشش زنانه نیز یک پوشش انسانی است و نمیتواند عامل تحقیر من مرد باشد. پس من خود آن را به اختیار میپوشم و نشان میدهم هیچ شرمساری ندارم.»

شهاب شیخی معتقد است اگر کمپین مردان با لباس زنانه کردی به راه نمیافتاد، اقدام زنان مریوان ممکن بود در حد خبر باقی بماند و تا این حد پررنگ نشود.

نقد دیگری که به این حرکت مردان شد، بر این اساس بود که این حرکت را نوعی بازتولید تفکری میدانست که پوشیدن لباس زنانه را توهین میداند و در حقیقت این مردان اعلام کردهاند که این توهین را با جان و دل میپذیرند.

شهاب شیخی اما این انتقاد را به جا نمیداند و معتقد است کسی که پوشیدن لباس زنانه را توهین بداند آن را عملی نمیکند. به نظر او مردان با پوشیدن لباس زنانه اعلام کردهاند که آگاهانه و با اختیار این لباس را بر تن میکنند و نه به داشتن پوشش مردانه یا زنانه بلکه به داشتن تفکر برابری خواهانه افتخار میکنند.

وی فایده دیگر این حرکت را کمرنگ کردن تقسیمبندی جنسیتی پوشش میداند و میگوید: «اگر فردا مردی شالی را به گردن انداخت که تا دیروز زنانه محسوب میشد یا جورابی کوتاه یا بلند پوشید دیگر تعجبی ندارد؛ فوقش این است کسانی که همان تفکر را دارند بخواهند بگویند تو زنانه پوشیدهای و آن شخص دیگر خجالت نمیکشد چون یک بار لباس کامل موسوم به زنانه را پوشیده است و خود را با آن لباس در معرض دید جهانیان نیز قرار داده است.»

اینجا دیگر مردی برای دفاع نبود

کمپین دفاع از مجید توکلی با انتقاداتی از این دست روبرو شد که این حرکت تبدیل به دفاع از مردانگی شده است و نه اعتراض به توهین دانستن لباس زنانه.

شهاب شیخی این نگرانی را در مورد "زن بودن ابزار تحقیر و تنبیه هیچکس نیست" بیمورد میداند. او معتقد است در کمپین دفاع از مجید توکلی، یک " قهرمان مرد " مورد بحث بود که حاکمیت به منظور تحقیر او لباس زنانه بر تنش کرده بود، در حالی که در حرکت اخیر، قهرمان مردی در میان نیست تا کنشگران متهم به دفاع از مردانگی او شوند.

شیخی در توضیح روش کمپین اخیر میگوید: «ما تمام سعی خود را بر این گذاشتیم که گفتمان تا آنجایی که در توان ماست گفتمانی فمینیستی باشد و از شعارهای مردانهگرا و حتا ناسیونالسیتی (با توجه به این که پوشش کردی بود) پرهیز کنیم. سعی ما براین بود که عکسها عادی باشد. حاوی شعار به خصوصی نباشد، ژست ویژهای هم نداشته باشد و نگاهی و پیامی که قرار است منتقل کند نگاه برابرطلبانه باشد.»

با این همه وی اذعان میکند که در حرکتهایی اینچنین همه اختیارات در دست گردانندگان نیست و این خود کنشگران هستند که تصمیم میگیرند چه لباسی را بر تن کنند و چه ژستی را برای عکس انتخاب کنند.

شهاب شیخی اما تاکید میکند که مهم این است که یک مرد یک بار حتا برای چند دقیقه پوششی را که حاکمیت و فرهنگ و جامعهای آن را کسر شان میپندارد بر خود بپوشاند و این اقدامش را ثبت کند.

انتظار تغییر نگرش حاکمیت را نداریم

آیا پوشیدن لباس زنانه توسط مردان و ثبت آن در شبکههای اجتماعی میتواند نگرشی را تغییر دهد که لباس زنانه را تحقیرآمیز میداند؟

شهاب شیخی معتقد است که با راهاندازی چنین کمپینهایی رفتار حاکمیت را نمیتوان تغییر داد، اما نگاه جامعه را میتوان عوض کرد. او میگوید: «یادمان نرود که این اتفاق در کردستان روی داده است و این مردانی که عکس خودشان را با لباس زنانه کردی منتشر میکنند مردان جامعهای هستند که مردسالاری در پوست و استخواناش فرو رفته است. این مردان هستند که شجاعانه و با افتخار عکس خود را با پوشش زنانه منتشر میکنند تا نشان دهند که امکان و آمادگی تغییر را دارند. قطعا و بدون شک این تغییر فعلا موقتی، هیجانی و در ظاهر است، اما تصویر بیرونی آنها واقعیتی را ثبت میکند که غیر قابل انکار خواهد بود و به طور ناخودآگاه و به اجبار آنها را وادار میکند که بعد از این در مواضعی که رگههای مردسالارانه داشته باشد کوتاه بیایند یا سعی در تغییر آن داشته باشند.»

این روزنامهنگار کرد به ضربالمثلی کردی اشاره میکند که معنای آن این است: «اگر نتوانستم فلان کار را بکنم، لباس زنانه به تن میکنم» و در حقیقت لباس زنانه همپای "بیشرافتی" قلمداد میشود.

حالا مردانی از این خطه با میل و رغبت لباس زنانه بر تن میکنند، آن را ثبت میکنند و در شبکههای جهانی انتشار میدهند.

farsi
Share
تا کنون 2 دیدگاه برای این پست ثبت شده است

یک هورمون<br />یک هارمونی<br />یک نت<br />یک آهنگ را که به هم ریخته<br />با چیدن دوباره نتهایش<br />در کنار هم<br />میشود زیبا کرد<br />و آشوبگر را<br />در چشم جهان رسوا کرد<br /><br />یا میشود آمیخته ترش کرد<br />تا آخرین هارمونی زمین<br />آشوبگر شود!<br /><br />دراز کردن موی سر<br />تراشیدن<br />لخت شدن<br />فریاد<br />عربده<br />کاملا غربیست!<br />و بچگانه<br />اعتصاب را من با خەڵوە و گرسنگی یاد گرفتم,ستون بتونی مدرنیسم را با آن لرزاندم!من هم لباس زنانه پوشیدم.تا خواستم عکس بگیرم.زنان شهرم به خیابان ریختند و کنارم زدند:و دو روز بعد باز ابرمردان, خدایان زمین, با پوشیدن لباس آنها جنبششان را دزدیدند!دو باره سوارشان شدند!<br /><br />از این دو جمله ات دلگیرم کاک شهاب:<br />من سرزمینم را میشناسم و میدانم واژه هایی از این دو جمله به عرب و ترک و ایرانی تعلق دارد و کاملا کوردی نیست:<br /><br />« اگر نتونستم فلان کار را بکنم لباس زن به تن خواهم کرد» <br />(ئەگەر ئەو کارەم نەکرد دەرپێی ژن لە پام دا بێت)<br /><br />اما قسم میخورم دعوای من با این دویچه وله لعنتیست, این رسانه آشغال که برای ترکهای آلمان<br />هر روز کوردها را شیمیایی<br />و جهان را آریایی میکند!<br />از خیلی وقت پیش باهاش درگیر شدم<br />لینکها را برایت میگذارم<br /><br />رو در رو شدم<br />تا پشت سرت چیزی نگم کاک شهاب<br />ڕێز و ئامێز

بنظر من بسيار مصاحبه جالب و خوبي بود. دستتان درد نکند . مينا احدي
shahab sheikhi ©