سومین سالگرد کمپین یک میلیون امضا،افتخاری برای جامعه ی ایران
امروز، بامداد روزی است که 3 سال پیش «کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز»، فعالیت اش را آغاز کرد. کمپینی که در کم تر از یک سال تبدیل شد به نماد یکی از فعال ترین جنبش های اجتماعی و به ویژه جنبش زنان هم در ایران و هم در منطقه و در برخی ویژگی ها حتا در جهان.
امروز 3 سال از آن روزی می گذرد که کمپین میان بهت و حیرت جنبش های اجتماعی دیگر که پیروزی دولت اقتدارگرای نهم، بر آن ها مستولی کرده بود، آغاز به کار کرد. جایی که بسیاری از جنبش های اجتماعی دیگر، با روند آغاز به کار این دولت، روند مبارزات و فعالیت های شان رکود گرفت، کمپین یک میلیون امضا، نوید شیوه ای دیگر از مبارزه ی مدنی را داد.
این جنبش که از همان آغاز به کار سرنوشت اش با بازداشت و زندان و تعلیق گذرنامه و ممنوع الخروجی و انواع و اقسام دیگری از این نوع محدودیت های قانونی وفراقانونی، راه اش را آغاز کرده بود و در ادامه ی راه اش هم چنان با همین محدودیت ها به راه خود ادامه داد. کمپینی که با شجاعت تمام آمادگی خود را برای پرداخت هر هزینه ای در راهی که آغاز کرده است اعلام نمود و نشان داد برای افقی که می خواهد به آن دست بیابد از راه و روش خود دست بردار نیست. راه و روش کمپین ساده است.می خواهیم یک سری قوانین تبعیض آمیز که در قوانین ایران علیه زنان وجود دارد را به کمک مردم عوض نماییم. در این راه هم به آگاه سازی چهره به چهره می پردازیم و هم ضمن همان آگاه سازی امضای موافقان را جمع آوری می نماییم. آغاز تاریخی برای برابری. این تاریخ شاید به قول یکی از دوستان می تواند مبدا تاریخی دیگر باشد. تاریخی برای برچیدن تاریخ مذکر.
اکنون سه سال از این تاریخ گذشت. در این 3 سال جمع بسیاری از دوستان طعم بازداشت و زندان و ممنوعیت و حتا اخراج از محل کار و.. را چشیدند. این سه سال با زحمت تک تک دوستان و زنان و مردانی گذشت که با پای پیاده کوچه به کوچه و خیابان به خیابان، پارک به پارک و دره به دره و کوه به کوه راپیمودند و از پای ننشستند و امروز ثمره ی 3 سال فعالیت شان را می توانند مرور کنند. تغییر برخی از همین قوانین تبعیض آمیز ، رشد آگاهی های زنان برای حضور در عرصه های اجتماعی و سیاسی، جلو گیری از تصویب لایحه ی ضد انسانی خانواده، ترویج گفتمان برابری طلبی در جامعه و در میان جنبش های دیگر اجتماعی، تنها بخشی از پیروزی های عینی این جنبش است. کسب جوایز معنوی و بزرگ از بنیادهای حامی جنبش های اجتماعی و زنان، اعتبار بین المللی کمپین را در سطح جهان به شهرتی غیر قابل باور برای یک جنبش ایرانی رسانده است.
اکنون و این جا قصد تحلیل و نگاه موشکافانه را ندارم این یادداشت تنها برای تبریک به همه ی انسان های آزاده ای است که آزادی و برابری آرمان شان است و علیه همه ی قوانین تبعیض آمیز مبارزه می کنند از میان این انسان ها انسان های عزیزی که در این سالیان افتخار این را داشته ام که در کنارشان باشم برایم صدایی نزدیک تر و سیمایی آشنا تر دارند. به صدای تان سوگند ما می مانیم و راه مان را ادامه می دهیم. به دست های عزیز تان که می نویسیم و امضا می کنیم و به پا های تان سوگند که گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید ؛اما گام برمی داریم. و از همین جا و با همین یاداشت تنها می خواهم بگویم از تک تک تان سپاسگزارم.
سپاسگزارم که چنین راهی را آغاز نمودیم که در جامعه ای که مردان مدعی روشنفکری اش از ترس این که به «زن ذلیلی» متهم نشوند روی شان نمی شود پای بیانیه ی کمپین را امضا کنند اما راهی آغاز شد که در آن و در این جامعه ی به شدت «مرد زده» مردان هم پای همین زنان نوشتند و راه رفتند و امضا جمع کردند، چون دریافته بودند که جامعه ای می تواند ندای پیشرفت سر دهد که نصف آن جامعه به عنوان ارتش ذخیره دور انداخته نشود و از نیروی برابر و همسان تمامی جامعه بهره گرفته شود راه برای حضور همه ی انسان و نه نصف آن در عرصه های آزادی و برابری باز و گشوده شود.
سپاسگزارم و تبریک می گویم و شادمانم از آغاز چنین تاریخی.
در یکی دو روز آینده مقاله ام را به مناسبت این سالگرد عزیز منتشر می کنم.
- پاسخ
- پاسخ