در طول تاریخ سیاسی مدرن ظهور دولتهای فاشیستی همیشه به همراهی گروهی نظامی چکمه پوش بوده است و برای همین هم معمولا در تمام جهان وقتی از خطر بازگشت فاشیسم سخن به میان میآید، به طور همنشینی واژگانی، واژهی «چکمه» در کنار «فاشیست» مینشیند.
در این نوشتار کوتاه قصد بررسی این مطلب را ندارم،زیرا براین باورم که به صورت اضطراری باید به خطر و برنامهی پنهان گروه پهلوی برای اتحاد با بدنهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای فردای پیروزی انقلاب ایران بپردازم.
ابتدا باید به این نکته اشاره کرد که نباید «سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی ایران» را تنها به صورت تعدادی آدم با یونیفورم نظامی دید، بلکه سپاه پاسداران اختاپوس اقتصادی و نظامی تمامی ایرن و حتا منطقهی خاورمیانه است و مسئول و عامل اجرایی بی برو برگرد تمامی جنایات جمهوری اسلامی از زمان ظهور تا به امروز نیز هست. از حملهی نظامی به کوردستان، ترکمنستان، جنگ هشت ساله، و سرکوب تمامی مخالفین هم توسط بخش نظامی و هم توسط بخشهای امنیتی اش که هم وزارت اطلاعات و هم حفاظت اطلاعات سپاه و نیز حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی و ..
در واقع تمامی بخشهای نظامی، اقتصادی، امنیتی، پروپاگاندای نظام و همچنین فرماندهان ارتش و بسیج و … از میان سپاهیها انتخاب شدهاند.
اما نکتهی مهم ماجرا آنجاست، ما فرض را بر این بگیریم که آخرش کاسهی صبر شهرهای بزرگ مثل تهران و اصفهان و .. هم سرریز شود و آن جمعیت میلیونی به خیابان بیاید و ناگهان انقلاب به پیروزی برسد. آن وقت تنها راه نجات سپاه پاسداران در چیست؟
از سوی دیگر فرزند پسر شاه سابق ایران یعنی رضا پهلوی با خرج و سرمایهگزاری تمامی ثروت به غارت رفتهی مردم ایران، در ۴۳ سال گذشته تا به امروز حتی در کشورهای آزاد و دموکراتیک اروپایی و آمریکا نتوانستهاست یک تجمع ۲۰۰۰ نفری راه بیاندازد. به ویژه بعد از انقلاب ژینا دیگر رساترین فریادی که بعد از شعار «ژن،ژیان، آزادی» به گوش رسیده، شعار » مرگ بر ستمگر، چه باشه چه رهبر» بوده است و با تمام تلاش بی بی سی و ایران انترناسیونال و من و تو غیره برای محو این شعار حتا از پس زمینهی ویدئوها، این شعار هر روز رساتر به گوش میرسد.
ضمن اینکه در سرزمینملتهای غیر فارس یعنی بلوچستان و کوردستان (این دو برای این ذکر میشود که بیشترین مشارکت دیده شده را در انقلاب کنونی داشته اند) شعار کوردی «کوردستان، گورستان فاشیستان» و در بلوچستان شعار «نه سلطنت نه رهبری، دموکراسی برابری» رساتر به گوش میرسد. در واقع رضا پهلوی هیچ پایگاهی جز چند کاربر توییتری( پهلوی سایبری) ندارد.
حال سوال اینجاست اتحاد کدام دو گروه از نظر گفتمانی بیشترین نزدیکی را به یکدیگر دارند؟!
برجسته کردن ارزش خاک و مرز و .. در برابر ارزشهای انسانی مثل حقوق بشر،دموکراسی و حقوق اقلیتها..
برجسته کردن ارزشهای مردسالارانه، ناسیونالیستی و نظامی در مقابل ارزشهای کوییر فمینیستی، اکولوژیک، محیط زیستی، خود سروری و خود سازماندهی و دموکراسی از پایین
ادعای دموکراسی اکثریت و واگذار کردن همه چیز به آیندهای بدون مکانیسم و تنها با وعدهی صندوق رای.
تعیین شرط برای تایید صلاحیت بقیه از سوی آنها برای دیگران، در حالی که خود از کمترین مشروعیت مردمی بین تمامی گروهها برخوردارند.
آری کدام دو گروه بیشترین شباهت گفتمانی را درون اپوزیسیون و نظام حاکم دارند. پاسخ کاملا روشن است. این نوع رفتارهای سیاسی تنها از سپاهیان و گروه وابسته به پسر دیکتاتور سابق ایران سر میزند.
اما جدای از همپوشانی گفتمانی همپیمانی کدام دو گروه در فردای پیروزی انقلاب کنونی مردم ایران باعث نجات هر دو گروه میشود؟
بله حدس زدنش زیاد سخت نیست. دو گروهی که هیچ پایگاه مردمی در میان مردم ندارند و در صورت وقوع انقلاب و حضورشان در مملکت، باید پاسخگوی جنایات گذشتهی خود باشند.
دقیقا در بحبوحهی زمانی که برای اولین بار قرار بود دولتهای اروپایی و به ويژه پارلمان اروپا تصمیم بگیرد که سپاه را در لیست تروریستی اتحادیه اروپا قرار دهد، عده ای از فرماندهان رده میانی سپاه با رضا پهلوی تماس میگیرند که این دسته از فرماندهان سپاه حاضرند در صورت پیروزی انقلاب، قدرت را به صورت کودتا در دست بگیرند و رضا پهلوی را به عنوان رئیس دولت گذار برای مدت طولانی بر کار بگمارند، تا در این دوران گذار، قدرتش را مستحکم و نهایتا خود را دوباره به عنوان شاه ایران اعلام کند
رضا پهلوی ناگهان رویای ۴۴ساله بربادرفتهای را جلوی چشمانش میبیند و قسمی را که در مصر به عنوان پادشاه ایران یاد کرده است، به یاد میآورد و تا آخرین لحظه حاضر به هشتگ زدن با مردم ایران نمیشود، سراسیمه یک گفتگو با تلویزیون مادرش ترتیب میدهد و در قامت یک شاه با مردم ایران صحبت میکند و چنان جوگیر میشود که از خاطرات دوران جنگش(وی در هیچ جنگی حضور نداشته است) به عنوان خلبان ارتش "از بالا" به پایین نگاه میکرده میگوید و به سنجاق کُتش اشاره میکند و اعلام میکند این کشور من است و ندای هل من ناصر رضا پهلوی سر میدهد و فردای آن روز در اینترنت "جماعت راهاندازی" میکند و درخواست امضای اینترنتی و کسب وکالت میکند.
تا اینجای کارش موفق بود و توانست تمام حواس اپوزیسیون را از سپاه پرت و به ماجرای وکالت "دادن یا ندادن مسئله این است" معطوف میکند.
اما نتیجهی وکالت اینترنتی از لحاظ فنی و قانونی بی اعتبار و غوغای وکالت دادن و ندادن، بیشتر به بی اعتباری فرزند شاه و خدم و حشمش انجامید.
نهایتا توانستند حدود سیصد هزار امضای بی اعتبار جمع کنند که با قانون گرد کردن هم چیزی حدود سی و سه صدم درصد جمعیت ایرانیان داخل و خارج میشد
نتیجه چیزی نبود جز کوس بی اعتباری.
حال پهلوی و پهلوی چیها ماندهاند و رسوایی دفاع از سپاه، #همکاری_سپاه_پهلوی و بی اعتباری و عامل ایجاد تفرقه میان صفوف انقلابیون، آشکار شدن دیکتاتور مآب بودن رضا پهلوی و فراموش کردن آن چهرهی بالماسکهی دمکرات مسلک و..
اما ضرر اصلی را جای دیگری کرد.
ضرر اصلی پهلوی در این ماجرا، ساده لوحی وی بود که تمام تخم مرغ هایش را در سبد سپاه و چند پیرمرد سالخورده لسآنجلسی و چند جوان بسیجی سابق و یا پاسدارزاده گذاشت.
آنجا که با شرط گذاشتن برای جبهههای دیگر اپوزیسیون و مردم، خود را از مردم و اپوزیسیون بالاتر دانست.
حالا اما خبر میرسد که آن فرماندهان رده میانی سپاه دیگر جواب پهلوی کوچک را نمیدهند. از سوی دیگر جمهوری اسلامی حاضر شده جام زهر برجام را بنوشد،دست از حمایت از روسیه بردارد و دیگر کسی در سپاه به پهلوی کوچک احتیاجی ندارد. در میان اپوزیسیون هم اعتباری ندارد
آنچه که رضا پهلوی در ماجرای رسوایی وکالت دادن انجام داد، تنها وقت خریدن برای جمهوری اسلامی، خالی کردن خیابان از معترضان، شکاف میان اپوزیسیون و نشان دادن چهرهی منافقی بود که به خاطر به قدرت رسیدن حاضر است حتی با سپاه کنار بیاید و ثابت کند که مرد عرصهی سیاست نیست
خداحافظ رضا
اما آنه ترسناک است این که جمهوري اسلامي در حال برنامه ریزی آن است که تا آنجا که میتواند رضا پهلوی فرزند دیکتاتور سابق ایران را به عنوان برزگترین و تنها گزینهی اپوزیسیون معرفی کند و تا آنجا که ممکن است وی را بالا ببرد. و در فرصت مناسب وقتی همگی با کمک رسانهای که سردبیر آن معاون سابق وزارت ارشاد جمهوری اسلامی است (ایران اینترنشنال)، تخم مرغهایشان را در سبد پهلوی گذاشتند، پهلوی را با سر به زمان بکوبد و انقلاب مردم ایران را شکست دهد. اشتباهی که متاسفانه حامد اسماعیلیون، عبدالله مهتدي و .. دارند به این پروژه کمک میکنند
![Share](/sites/default/files/share.png)