طلوع

تنها من و آن ستاره ی صبحگاهی ِ خواب آلود

_که از کاروان شب جا مانده_

می دانیم 

طلوع اتفاق خوشایندی نیست.

لینک مربوط:شعرهای من   

ارسال شده توسط admin در س., 05/19/2009 - 19:18
farsi
Share
تا کنون 4 دیدگاه برای این پست ثبت شده است
ر (تایید نشده) 1388/5/5

حذف نمره.........
بهروز فاتح (تایید نشده) 1388/5/5

کوتاه و زیبا!
يانو (تایید نشده) 1388/5/5

&quot;زندگي ديگر ناممكن شده است.وطن ديگر غير قابل تحمل است.تاوان هر آرامشي را كه پيش از اين در آنها داشته ايم از رهگذر خيانتي كه دانايي به ما كرده است بايد بپردازيم.&quot;<br />تئودور آدورنو×اخلاق صغير<br />زيبا بود.
سمیه (تایید نشده) 1388/5/5

خیلی خیلی شعر قشنگیه این شعر. من واقعا لذت بردم ازش. چطوری بگم چقدر قشنگ بود؟؟؟؟؟
shahab sheikhi ©