شاعران و آرایش گران
دیگر چه داری بگویی با من
رویاهایم را که در امتداد گیسوانت ...
به: قاف- سین
دیگر چه داری بگویی با من
رویاهایم را که در امتداد گیسوانت ..
به آرایش گر سپردی
آرایش گران
دشمنانِ شاعران ِ عاشق ِ باران اند
با دیدن پوست ات
دشت و برف را اشتباه می گیرم
بر برف دراز می کشم و
دشت را به خود می پوشانم
اصلاْ عریان می شوم
شبیه شرم ابتدای آفرینش!
مطالب مرتبط: 13سطر از نبودن ات پنجمین راه چهارراه باد و بامداد - صبح دختر سرگردان - پرانتز باز و بسته(آسانسور را به بیمارستان ببر)*
![Share](/sites/default/files/share.png)
- پاسخ
- پاسخ
- پاسخ
- پاسخ
- پاسخ
- پاسخ
- پاسخ
- پاسخ