سبيل وچادر
له لای چەپی سمێڵی
مەلیك مەحموودی حەفیدەوە
مەلیك مەحموودی حەفیدەوە
بیر لە ئاسۆی وڵاتێك دەكەمەوە
كە كەزیەی ژنەكانی بۆنی چارشێو نەدات
ترجمه:
در گوشه ی سمت چپ سبیل ِ
ملک محمود حفید
به افق های سرزمینی می اندیشم
که گیسوان زنان اش
بوی چادر ندهد..
farsi
![Share](/sites/default/files/share.png)
تا کنون
3 دیدگاه
برای این پست ثبت شده است
ارسال شده توسط ناشناس (تایید نشده) در س., 06/22/2010 - 19:19
واقعا این شعر زیباست... حسش مثل موج میمونه، انگار من هم دارم نگاهت رو از سیبیل ملک محمود، دنبال میکنم به اون سر زمین... هر بار که میخونمش دقیقا این حس رو در من ایجاد میکنه...
- پاسخ
ارسال شده توسط به یان (تایید نشده) در د., 03/08/2010 - 17:13
ئهرو چه ن سه خت بوو خوم کووشتوو بری لئی حالی نه بووم که نه بووم په کوو سه خت بوو...
- پاسخ
ارسال شده توسط رحماني (تایید نشده) در جمعه, 03/05/2010 - 19:30
امان از ریش و سبیلی که بی موقع «سبز» مي شود
- پاسخ