تو بر تمام نامه هایم بنویس مرگ! من زندگی خواهم کرد/ برای همه ی عزیزانی که نگران من هستند

kore shahab le kwey bo chand roje hich dengekt nie tkaye agadarman bke ke slamety

شهاب جان<br />زنده باش و زندگی کن و هیچ باکی به دل راه نده که آنها از زندگی وحشت دارند.

كاکه شههابی بهریز بهراستی دلم گیرا بهم نووسراوه جوانهت بو کاوه قاسمی جگه لهمانه چی کردبوو گیرا؟ جارهنووسی لاوانی تا کهی بهم جوره دهبی

هوشیار و شاهد عزیز <br />این هایی که گفتید شایسته ی دوستان بزرگواری چون شما نیست و این رسم زندگی بوده که اکنون شما جای دیگری هستید. دوم انی که چیزهایی هم که در مورد من گفتید بازم شایسته ی من نیست و از سر لطفتان به من است. من اگر این همه دوستان از سر لطف و مهربانی شان نگویند و ننویسند اصولا نه خودم را در جایگاهی می بینم که اصلا قرار باشد کار به برخی جایگاه ها برسد..ببینید آقای«ف الف» آمده و با اسم ناشناس پیغام می گذارد و می گوید من تلاش می کنم که بازداشت شوم. مثل ایشون فکر کنید :)))<br />باشه اقای دیروز روزنامه نگار و امروز ...اگر هم بخواهم بازداشت شوم مگر جرم است کوچولو؟.. آرزو بر جوانان که عیب نیست.. حق خودمه و البته امیدوارم که آرزوی تو عملی شود.. و هرگز به آن نرسم..

کاکه شهاب خوشه ویست ؛<br />کامنت هوشیار حرف دل من هم هست که به نوعی یکی از همان تبعیدهای خودخاسته ترسو هستم. نفست پاینده و دلت گرم زندگی باد.

اميدوارم با توجه به اخبار اخير خوب باشي، متنت عالي بود فقط در مورد پاراگراف زير يك خواهش ازت دارم:<br />&quot;من راهی ندارم جز زندگی کردن. تنها مشغول زندگی کردن خودم هستم. این خود من یک انسان است. و انسان بودنم، به من حکم کرده، که انسانی اجتماعی باشم، انسانی سیاسی، باشم، انسانی فرهنگی باشم..تنها شکلی از انسان بودن که تجربه نکرده ام ، اقتصادی بودن است، به معنای این که در پی پول و قدرت مالی و.. غیره باشم. تو بر تمام نامه هایم بنویس مرگ من زندگی خواهم کرد&quot;<br /><br />مي توني مفهوم اين پاراگرافو به خانواده من هم حالي كني؟ اگه اين كارو بكني لطف بزرگي در حقم كردي :)