باد و بامداد
تنهایی های بامداد ی ام را
در روسریت بپیچ
می ترسم
از باد و
از
پنجره ی باز این قطار
پاییز۸۵
farsi
تا کنون
6 دیدگاه
برای این پست ثبت شده است
ارسال شده توسط الهام خضرایی منش (تایید نشده) در د., 07/27/2009 - 03:55
"تنهایی بامدادی" قدرتمند است.
- پاسخ
ارسال شده توسط kawe (تایید نشده) در د., 07/27/2009 - 03:55
age mitoonin dar bare gerayeshe fawghe lisansetoon tawzih bedin..
- پاسخ
ارسال شده توسط سلام (تایید نشده) در د., 07/27/2009 - 03:55
درخت كوچك تنها به باد عاشق بود<br /><br />و باد<br /><br /> بی سرو سامان<br /><br /> و باد<br /><br /> سر گردان<br /><br />تمام قصه همین بود، راست می گفتی !
- پاسخ
ارسال شده توسط سلام (تایید نشده) در د., 07/27/2009 - 03:55
درخت بود و تو بودی و باد، سرگردان<br /><br />میان دفتر باران، مداد سرگردان<br /><br />تو را كشید و مرا آفتابگردانت<br /><br />میان حوصله گیج باد سرگردان<br /><br />همیشه اول هر قصه آن یكی كه نبود<br /><br />نه باد بود و نه تا بامداد سرگردان<br /><br />و آن یكی همه ی زاد قصه بود و در او<br /><br />هزار و یك شب و صد شهرزاد سرگردان<br /><br />تمام قصه همین بود راست می گفتی :<br /><br />تو باد بودی و من در مباد سرگردان<br /><br />زمین تب زده، انسان عصر یخ بندان<br /><br />و من میان تب و انجماد سر گردان<br /><br />ستاره ها همه شومند و ماه خسته من<br /><br />میان یك شب بی اعتماد سر گردان
- پاسخ
ارسال شده توسط ج.روشندل (تایید نشده) در د., 07/27/2009 - 03:55
اول : سلام<br />دوم :از آمدنتتان متشکرم.<br />سوم: آرزومند آرزوهایتان هستم... موفق باشید
- پاسخ
ارسال شده توسط تنها وطنی دلشکسته (تایید نشده) در د., 07/27/2009 - 03:55
«تلخي عمر بشر حاصل بي تجربگي هاست....اي كاش زندگي ام دنده عقب داشت »<br />سلام دوست عزيز وب قشنگي داري .مطالبش هم جالب و قشنگ هستند .<br />ازت ممنون ميشيم به ما هم سري بزني .اگه اومدي نظر يادت نرهاااااااااااا<br />موفق باشي..... باي
- پاسخ