...به این واکنشها اگر دقت شود اولین موضعش که جلب توجه میکند استفاده از کلمات « بی اهمیت» و نیز « حاشیه» بودن زن و بدن زن است. آری زن هرگز مرکز نبوده است. زن حاشیهاست. زن در ادیان توحیدی و روایتهای مردسالارانهی این ادیان نیز به ویژه دین یهود« از حاشیهی بدن مرد» یعنی از دندهی چپش آفریده شده است. زن قمستی از مرد و حاشیهی مرد است. زن به واسطهی مرد تعریف میشود. در روانکاوی و روانشناسی نیز زن بر اساس بدن مرد تعریف میشود و درک از « من» و دیگری درک از مرد است و زن حاشیه است و بی اهمیت...
فهرست محتوا
روی مرگ نهال عقاید خود را نقاشی نکنیم
در مطلب قبلیام در مورد نهال سهابی و نه « سحابی»، نوشتم که یک بار به شوخی بهش گفته بودم« خودت را هم بکشی در مورد تو یکی چیزی نخواهم نوشت». شوخی تلخی که بارها شنیدهایم که میگویند شوخی تلخ روزگار. نهال دوست عزیز و قابل احترام و جسورم خودش را کشت. و من بدون آنکه بخواهم وارد بازی این روزهای نوشتن در مورد او بشوم، این دومین مطلبی است که در موردش مینویسم. این مطلب نیز فعلا شخصی است و به اتفاقاتی میپردازد که در این چند روز از مرگ نهال روی دادهاست. اما مطلب دیگری در باب خودکشی به صورت کلی و...
نهال، عشق، مرگ و سیاست
نهال سهابی زنی زیبا بود. اما از زیبایی ظاهریاش زیباتر جسارتاش در زیستن به آنگونه بود که دوست میداشت. به یاد دارم که زمانی که ۱۹ ساله بودم که مقالهای کوردی نوشته بودم به نام « جامعهی هوس مردانه» که در آن به نقد شیوهی حضور زنان در ادبیات، تئاتر و سینما پرداخته بودم. در بخشی از این مقاله که خیلی هم جنجال برانگیز شد و کلی برچسپ عقدهای شدن هم خوردم. استدلال کرده بودم که در جامعهی مردسالار معمولا دختران زیبا نیازی به زیبا شدنهای درونی و فربه شدن از لحاظ عقل و اندیشه ندارند....