فهرست محتوا

محبت را به بلا مقرون کردهاند.

گفتند: چرا محبت را به بلا مقرون کردهاند؟گفت: تا هر سفلهای دعوی محبت نکند...تذکرة الاولیاء/ ذکر سمنون محب---برخی نوشتهها گاهی از برخی افراد میبینم که به دلیل دوستی و صمیمیت در جریان زندگی و رابطههایشان بودهام. میدانم و خبر دارم که وقتی در فلان رابطه بودند. وقتی طرفشان عاشقانه دوستشان داشت . آن ها تقریبا هفتهای و ماهی و چه میدانم فصلی به فصلی دل به عشقهای و آشناییها و رابطههای از راه رسیده میسپردند. یک بار دیگر هم نوشته بودم که بارها میگفتم بهشان که عزیز جان « عشق فعالیت است» ، عشق و رابطهی بین...

عشق یا عشق

بین «نهاد خانواده» و « زندگی زوجی» تفاوت میگذارم. درسته هر دو زوج هستند اما مثل قضیه دو بیتی و رباعی است. دوبیتی به هر شعری گفته میشود که دو بیت باشد و ترانه و چهار پاره و خود دو بیتی و رباعی هم شاملش میشود. اما «رباعی» به یک نوع از دو بیتی گفته میشود. که بر وزن «لاحول ولا قوت الا بالله»است. یعنی تنها زمانی میتوان آن را « رباعی» نامید که  هرکدام از مصرعهایش بر این وزن باشد.نهاد خانواده حتا اگر بر اساس عشق اولیه و یا عشق دراز مدت شکل گرفته باشد. نهادی است بدون شک قراردادی برای...

عشق نوشت..عشق حاصل حضور عاشق است

من همان موقع که این شعر آقای عباس معروفی عزیز را خواندم برخلاف آقای معروفی  گفتم « هرجا که تمام شد اسمش را میگذاریم آخر خط تو». از دید من و شاید به باور عین القضات اگرچه عشق در قبضهی قدرت معشوق اسیر است و بر جان عاشق امیر» اما واقعیت و حقیقت حضور عشق بسته به حضور و حقیقت عاشق است. اگر جایی عشقی تمام شود حتا اگر توسط معشوق هم تمام شود و یا بر اثر هیچ چیز دیگر این عاشق نیست که آخر خط است این آخر خط معشوق است. دیگر اوست که معشوق نیست. دیگر اوست که در خط عشق نیست.... و دایرهی دورا دورادور عشق...

مهربانی بین افراد یعنی باور داشتن به امکان رابطهی بدون هدف

مهربانی بین افراد یعنی باور داشتن به امکان رابطهی بدون هدف. این جمله یکی از دوست داشتنیترین جملههای تئودور آدورنو فیلسوف  جامعه شناس آلمانی است. اگر اشتباه نکنم آن را در کتاب« اخلاق صغیر» خواندهام.من این جمله را چند روز پیش در فیس بوکم نوشتم و سوالات و نظرهایی پیش آورد.نظر خودم در مورد این جمله این است که، راوبط انسانی  معمولا بنا به منافع و ملاحظات و خواستههایی صورت میگیرد. هر رابطهای منوط به یک هدف مشخص  و گاه شاید هم نامشخص است. که با توجه به این که چه زمانی آن رابطه بین افراد...

تو مرد باش و من عاشق

نه من مرد اين بازى نيستم به بودنت عاشق شدم/ به بودنم عادت كردي  به نبودنت دارى عادتم مى دهى حالا     نه من از اين بازى فرار مى كنم     درست مثل نامردها  من عاشق مى مانم و   تو مرد باقى بمان در اين بازي

انسان- عاشق

انسان فرصت کوتاه هستی است برای عاشق شدن. هستی را اگر عظمتی غیر قابل توصیف یا اندازه گیری بدانیم و زمان را وضعیتی ازلی ابدی,آن گاه می توان پی برد که عمر یک انسان در این عظمت گاه بی پایان و بی آغاز چه اندازه کوتاه و ناچیز است. اما این عمر از ان رو اهمیت و عظمت می یابد که بدانیم برای این که هستی بتواند عشق را تجربه کند تنها یک راه دارد و آن حضور انسان است.زیرا که در کل هستی,تنها انسان است که می تواند سوژه یا ابژه ی عشق شود.زین رو هستی تنها از طریق انسان می تواند عاشق شود. بنابراین انسان فرصت...
shahab sheikhi ©