صبح
صبح که می شود
یاد تو می افتم
یاد تو که می افتم
صبح می شود
farsi
تا کنون
2 دیدگاه
برای این پست ثبت شده است
ارسال شده توسط الهام خضرایی منش (تایید نشده) در د., 07/27/2009 - 03:55
چنین عبارت گردشی گاهی خیلی عمیقند <br />هرچه فکر می کنی تمام نمی شود
- پاسخ
ارسال شده توسط سلام (تایید نشده) در د., 07/27/2009 - 03:55
در شمیم صبح<br />در دور دست آمدن روز<br />شعر بلند و روشن بیداری<br /><br />تضمینی از ترانه ی شیرین جویبار <br /> ترجیع یک درخت صنوبر <br /> با واژه های سیره و سارش<br /><br />همواره در ترنم <br />با صخره های قافیه ای استوار <br /><br /> آفاق می سراید <br />شعری برای تو <br /> شعری برای من <br /> و یک هجای روشن خونرنگ <br /><br /> گاه گاه <br /> در شعر او <br /> به شادی <br />تکرار می شود <br />اینک تمام شعر <br /> در ذهن آب و آبی مشرق <br /><br />صبح آمده ست و<br />هستی بیدار می شود
- پاسخ