فهرست محتوا

برایت مداد رنگی میخرم روژین ..

برایت مداد رنگی میخرم روژین.. از دور که شناختمت و در این دنیای مجازی.. شبی بود که شعری از احمد رضا احمدی  را که از محبوب ترین شاعران ادبیات فارسی برای من است ر،گذاشته بودی. و با اعتماد به نفسی نازنینانه، آن قسمت از شعر را که می گفت « برای احمد رضا مداد رنگی بخرید» را تغییر داده بودی به « برای روژین مداد رنگی بخرید». بهت قول دادم  که به خاطر این اعتماد به نفست هم که شده من برایت مداد رنگی می خرم ... امیر رشیدی را شاهد کردی.. بعد که من فکر کردم تازه باهم آشنا شدهایم نشانی دادی که...

انتخاب میان«باورها» و « دوستها»؟

احتمالا خیلی وقتها برای هر انسانی در موقعیتهایی متفاوت چنین پرسشی پیش میآید. جایی که انسان بخواهد میان اینکه دوستی و رفاقتاش را  حفظ کند. یا بر باورها و عقاید  خودش بماند. جایی هست که آدم یا باید با چشم رفاقت از برخی چیزها چشم بپوشد و برخی مسایل را نادیده بیانگارد. یا اینکه برباورها و عقاید و شیوهای که بر این باورها پای گرفته ادامه بدهد و راهی را که در پیش گرفته همچنان برود. البته به نظر من خیلی هم سخت نیست و جایی نیست که آسیبی به دوست و رفیقت برسد. بلکه اتفاقا جایی است که ممکن است...

نهال، عشق، مرگ و سیاست

نهال سهابی زنی زیبا  بود. اما از زیبایی ظاهریاش زیباتر جسارتاش در زیستن به آنگونه بود که دوست میداشت. به یاد دارم که زمانی که ۱۹ ساله بودم که مقالهای کوردی نوشته بودم به نام « جامعهی هوس مردانه» که در آن به نقد شیوهی حضور زنان  در ادبیات، تئاتر و سینما  پرداخته بودم. در بخشی از این مقاله که خیلی هم جنجال برانگیز شد و کلی برچسپ عقدهای شدن هم خوردم. استدلال کرده بودم که در جامعهی مردسالار معمولا دختران زیبا  نیازی به زیبا شدنهای درونی و فربه شدن از لحاظ عقل و اندیشه ندارند....
shahab sheikhi ©