در مطلب قبلیام در مورد نهال سهابی و نه « سحابی»، نوشتم که یک بار به شوخی بهش گفته بودم« خودت را هم بکشی در مورد تو یکی چیزی نخواهم نوشت». شوخی تلخی که بارها شنیدهایم که میگویند شوخی تلخ روزگار. نهال دوست عزیز و قابل احترام و جسورم خودش را کشت. و من بدون آنکه بخواهم وارد بازی این روزهای نوشتن در مورد او بشوم، این دومین مطلبی است که در موردش مینویسم. این مطلب نیز فعلا شخصی است و به اتفاقاتی میپردازد که در این چند روز از مرگ نهال روی دادهاست. اما مطلب دیگری در باب خودکشی به صورت کلی و...